عمومی

کرونا در برابر دستمزدهای نجومی – ایران تودی

کاهش ارزش بازیکنان در بازار نقل و انتقالات ممکن است یکی از پیامدهای مثبت ظهور کرونا در دنیای فوتبال باشد. این برای مالکان و مدیران کلوپ های بزرگ فاجعه بار است ، اما در نهایت به نفع روحیه فوتبال در دنیای امروز ، خصوصاً اگر آن را ادامه دهد و یک شبه پس از عزیمت کرونا از دنیای فوتبال به حالت سابق خود بازگردد. حداقل برای کرونا ، این ممکن است خیلی از طرفداران فوتبال تلنگر باشد ، تردیدی که باید درباره این دو سؤال اساسی بیاندیشد: آیا توسعه سرمایه داری فوتبال در جهان از اهمیت بیشتری برخوردار است یا لذت فوتبال؟ آیا ستاره های فوتبال واقعاً شایسته آن هستند؟

به گزارش ایران تودی ، این روزنامه اعتماد وی نوشت: “در مارس سال گذشته ، هنگامی که بحران کرونا جهانی شد و زمزمه‌ای درباره تعطیلی لیگهای فوتبال و لیگ قهرمانان اروپا و حتی به تعویق افتادن جام اروپا وجود داشت ، بسیاری از هواداران فوتبال در سراسر جهان عزاداری کردند که چه اتفاقی خواهد افتاد. اما واقعیت این است که تمام لیگ های بزرگ فوتبال اروپا تعطیل شده اند و یورو 2020 به مدت یک سال به تعویق افتاده و آب متزلزل نشده است ، در واقع به نظر می رسد که ما انسان ها برده عادت هایمان هستیم. و فکر می کنیم اگر آنجا نباشد ، گم می شود. گرچه مدتهاست گفته می شود که شکستن یک عادت باعث بیماری می شود ، اما اکنون دنیا به این سمت می رود که حضور یا عدم حضور فوتبال است. برای بسیاری از مردم در سراسر جهان از اهمیت کمی برخوردار است در چنین شرایطی ، باشگاه های بزرگ دنیای فوتبال نیز از بیشتر منابع درآمد خودشان محروم شده اند. لولو موفق به فروش بلیط و حق پخش تلویزیون و تبلیغات شده است! اگر مدت زمان طولانی اینگونه باشد ، طبیعی است که کافگر در پایین گلدان باشد و پرداخت حقوق های نجومی به ستاره های فوتبال دیگر توجیه نخواهد شد.

براساس برآوردهای موجود در بازار نقل و انتقالات ، Killian Mbabane امسال 180 میلیون دلار ارزش دارد. رحیم استرلینگ و نیمار نیز 128 میلیون دلار ارزش دارند. سادیو مانه و محمد صلاح با 120 میلیون دلار و لیونل مسی با 112 میلیون دلار. دستمزد ماهانه و دستمزدهای سالانه و به طور کلی هزینه داشتن چنین بازیکنانی معمولاً تعداد قابل توجهی است. اما چرا این تعداد قابل توجه را می پردازیم؟ احتمالاً به این دلیل است که مردم به فوتبال علاقه دارند. اما در صورت عدم وجود چنین ارقامی ، آیا علاقه مردم به فوتبال کاهش خواهد یافت؟ البته نه. در سال 1959 ، اینتر می خواست پله ها را با قیمت 1 میلیون دلار بخرد. در آن زمان ، ستاره های بزرگی مانند Diastafano ، Pusk and s ، Raymond Coppa ، Just Fontaine ، Didi ، Wava ، Zito ، Garrincha ، Bobby Charlton ، Bobby Moore و بسیاری دیگر از بازیکنان با کیفیت بالا در دنیای فوتبال وجود داشتند که با آنها روبرو شدند و مردم از تماشای آنها لذت می بردند. بازی آنها ، اما قیمت چیزی نبود. یکی از آن ستاره ها به قیمت بازیکن نه چندان برتر مانند سادیو مانه نرسید. یوهان کرویف 100 قدم از رحیم استرلینگ در تاریخ فوتبال فاصله دارد ، اما پولی که باشگاه های فعلی باید برای رحیم استرلینگ بپردازند ، با پولی که بارسلونا هنگام خرید کرویف به آژاکس پرداخت کرده ، قابل مقایسه نیست. در حقیقت ، سرمایه داری خر خوبی است! یعنی سرمایه داری روی زمین فوتبال می نشیند و حرکت می کند. سرمایه گذار به دنبال کسب درآمد است وگرنه سرمایه گذاری در دنیای فوتبال غیرممکن است.

این نکته به ظاهر کوچک اما اساسی ، یعنی سودآوری سرمایه باعث می شود که دنیای فوتبال حول محور خاصی بچرخد. در این مدار خاص ، جذب مشتری نقش ویژه ای دارد. نام دیگر کسب مشتری توسعه فوتبال است. وقتی فیفا در مورد تحولات فوتبال صحبت می کند ، به این معنی است که ما باید افراد علاقمند به فوتبال را به این ورزش علاقه مند کنیم. اما واقعاً ، چرا باید اینگونه باشد؟ مردم هند به فوتبال علاقه ندارند ، چینی ها اینگونه نیستند. چرا باید فیفا تلاش کند ، اما در دو دهه آینده ، تمام این هندی ها و چینی ها مشتاق و مشتری فوتبال خواهند شد؟ البته به این دلیل که فیفا به دنبال پول بیشتری است. حامیان فیفا نیز بنابراین با هدف کسب درآمد بیشتر و در واقع درآمدزایی ، سرمایه گذاری های بزرگی برای تأمین نیازهای تعداد زیادی از مردم روی کره زمین انجام می شود و تقریباً 3 میلیارد دلار درآمد دارد. اما اگر منطق سرمایه را کنار بگذاریم ، باید بپرسیم که چرا تا دیروز به 3 میلیارد نفر نیاز داریم که از این امر عاری بودند؟ کار مردم چین و هند بدون فوتبال خسته نشده است. آنها می توانند بدون فوتبال خوشحال شوند. پس چرا باید خوشبختی آنها را با فوتبال گره بزنیم؟ چرا که ما بالاخره می خواهیم افرادی را بخریم و بفروشیم که بیشتر آنها نه دانش دارند و نه اخلاق بازیکنان فوتبال را با قیمت های گزاف؟ آیا هنگامی که فوتبالیستها از آن قدردانی نمی کردند ، هوادار فوتبال جهان از فوتبال لذت نمی برد؟

در برزیل در دهه 1920 مردم فوتبال را دوست داشتند. آنها روی زمین جمع شدند و از بازی یا تماشای یک بازی فوتبال لذت بردند. سوئد و اسکاتلند سالهاست که از فوتبال لذت می برند ، اما لیگ های فوتبال دو کشور با حقوق های نجومی و غیرمنطقی آلوده نمی شوند. در شهرهای کوچک سوئد ، ایسلند و نروژ ، هواداران فوتبال هر یکشنبه برای لذت بردن از بازی های تیم مورد علاقه خود به استادیوم می آیند و یک آخر هفته دلپذیر را با آمیختن از هیجان و شادی یا غم و اندوهی که شخصیت تخیلی دارند و مخرب نیستند تجربه می کنند. . این شرم آور است که شوت یک بازیکن به ثمر نمی رسد. بنابراین ، سیستمی که به دنبال افزایش قیمت فوتبالیست های بزرگ به عدد بیش از 100 میلیون و 200 میلیون دلار است ، نگرانی آن این نیست که مردم از فوتبال لذت ببرند بلکه پول بیشتری برای این بازی زیبا کسب کنند. اما این سود لزوماً با بازی های زیباتر به پایان نمی رسد. هیچ دلیلی وجود ندارد که بگوییم مسابقات بین بارسلونا و رئال مادرید و اتلتیکو مادرید و بایرن مونیخ بین سال های 2015 و 2020 از بازی های بین آژاکس و بایرن مونیخ بین سالهای 1970 تا 1975 بسیار زیباتر است. در دهه های 1970 و 1980 مردم از آن لذت می بردند. اروپای شرقی برای دیدن تیم هایی مانند دینامو کیف و استوایی بخارست بازی می کند. با پول کمتری می توانید شادی فوتبال را تجربه کنید. چه شادی برای بازی کردن و چه لذت بردن از دیدن.

در دهه 1981 ، مردم ایران بیش از آنچه امروز دوست داشتند ، فوتبال را دوست داشتند و از تماشای بازی استقلال و پرسپولیس در جام باشگاههای تهران و همچنین تیم هایی مانند مالوان و شاهین اهواز در جام حذفی لذت می بردند. در حالی که بهزیستی ستارگان بزرگ فوتبال ایران در آن زمان حتی به هیچ وجه قابل مقایسه با بازیکنان درجه دو فوتبال ایران نبود. سطح زندگی عبدالعلی چنگیز و ناصر محمدخانی و شاهرخ بیانی در آن زمان خیلی بالاتر از استاندارد زندگی افراد عادی نبود. اما اکنون رفاه شهروندان عادی هزار درجه پایین تر از فرهاد مجیدی ، مهدی رحمتی ، علیرضا بیرانوند ، جلال حسینی و امیر قلعه نویی است.

در آن روزها حتی خواندن گزارش هایی درباره مسابقات مهم فوتبال در مجلات ورزشی حتی سرگرم کننده بود. شادی خواندن داستان یک مسابقه مهم فوتبال در مجلات دنیای ورزش و کیهان ورزشی گاه حتی بیشتر از تماشای ال ال اسی sico امروز بود. اما وقتی سعی می کنیم بند را از گرده فوتبال بیرون بیاوریم و سرمایه ناپایدار سرمایه داری را با آن شخم بزنیم ، کار ما با خوشحالی تلف می شود ، و ما به این نتیجه می رسیم که کلاسیک های ال Cl اسی sico را در قلب خود نمی بینیم.

یکی از مزایای گسترش کرونا این است که این مجموعه فوتبال فوق حرفه ای و فوتبال فوق سرمایه داری در جهان توسعه یافته است. در حقیقت ، کورونا در خط مقدم قرار دارد ، اما این به معنای دور شدن از عدالت نیست ، بلکه اوضاع را عادلانه تر می کند. یعنی کاهش قیمت کالاهایی که قیمت آنها بدون هیچ دلیل مناسبی تورم نشده بود و خیلی بالا رفته بود. کاهش ارزش بازیکنان در بازار نقل و انتقالات ممکن است یکی از پیامدهای مثبت ظهور کرونا در دنیای فوتبال باشد. این برای مالکان و مدیران کلوپ های بزرگ فاجعه بار است ، اما در نهایت به نفع روحیه فوتبال در دنیای امروز ، خصوصاً اگر آن را ادامه دهد و یک شبه پس از عزیمت کرونا از دنیای فوتبال به حالت سابق خود بازگردد. حداقل برای کرونا ، این ممکن است خیلی از طرفداران فوتبال تلنگر باشد ، تردیدی که باید درباره این دو سؤال اساسی بیاندیشد: آیا توسعه سرمایه داری فوتبال در جهان از اهمیت بیشتری برخوردار است یا لذت فوتبال؟ “آیا ستاره های فوتبال واقعاً شایسته آن هستند؟”