عمومی

نمایش فقر بچه‌ها؟ به چه قیمتی؟

قرار بود یک نمایشگاه عکس از بیرون آمدن کودکان از اجاق گاز در جمعه در یکی از گالری های خیابان پاسداران تهران برگزار شود که به دلیل تلاش و اعتراض تعدادی از فعالان حقوق اجتماعی و اجتماعی کودکان ، روز گذشته لغو شد.

ماجرا چه بود؟ یکی از عکاسان به اجاق های اطراف تهران رفت و با تصور اینکه “همه بچه ها دوست دارند شاهزاده خانم شوند” ، کودکان را با لباس “شاهزاده” و آرایش پوشاند و عکس گرفت ، همانطور که در پوستر نمایشگاه نشان داده شده است. قرار بود امروز تصاویر این کودکان روی دیوار گالری باشد ، اما این رویداد هنوز لغو نشده است.

هر کسی که تا به حال به اجاق گاز رفته است می داند که بچه های کوره بیشتر آرزو دارند که “شاهزاده خانم” باشند. در حقیقت “پرنسس” بودن یکی از متداول ترین تصاویر ذهنی در ذهن والدین کودکان است ، زیرا مهمانی های عجیب برای کودکان و لباس های شاهزاده خانم کارتونی دیزنی ، در غیر این صورت کودکان مانند کودکان در آشپزخانه قطعاً آرزوی دیگران هستند. از کجا می دانی اگر هرگز به اجاق گاز نرفته اید ، می توانید حدس بزنید که بچه ها در مورد چه چیزی صحبت می کنند. زندگی در اجاق ها ، همانطور که نویسنده این سطور می بیند ، زندگی افرادی است که در اتاق های کوچکی که چندین خانواده نسبتاً مشابه وجود دارد ، معمولاً سه یا چهار نسل ، با هم زندگی می کنند و برای جلوگیری از آن از بلوک های بتونی ساخته شده اند. وارد شوید ، سقف باید با مشمع کف اتاق پوشانده شود و کولرهای آبی کوچک باید در جلوی خانه قرار بگیرند زیرا نمی توانند روی سقف قرار بگیرند.

خاکی که اجاق گاز بر روی آن ساخته شده است از خاک رس قرمز است و بسیار نرم است ، به آرامی بالا می رود و تنفس را دشوار می کند ، در این حالت افراد مسن و جوان ، به ویژه کودکان ، هشت وعده غذا در روز می خورند. حداکثر 10 ساعت آجر ، حمل آجر ، جمع آوری آجر ، بارگیری آجر و هر چقدر هم که کار کنند ، به جیب پدر می رود. بسیاری از کودکان کوره ای ، به ویژه آنها که مهاجر و فاقد مدارک هستند ، نه تنها به دلیل فاصله “محل کار” با مدارس ، بلکه به دلیل خانواده پسند بودن کار آنها ، قادر به تحصیل نیستند. مدارس موقت برای رفع تبعیض علیه این کودکان ایجاد شده است ، اما مطمئناً شرایطی برای همه آنها وجود ندارد.

در مدتی کوتاه بین کار ، کودکان در دمپایی های پلاستیکی و لباس های آلوده به خاک و بنزین گاهی اوقات یکی پس از دیگری رانهای قدیمی خود را بر روی سر زنگ زده خود برمی گردانند ، بیش از یک خرقه ، دستبند و تاج ، بیش از آب تمیز و نیازها کافی است غذا و ایمنی کار

در پوستر این نمایشگاه که تنها تصویری است که تاکنون منتشر شده است ، کودکی را می بینیم که تاجی پلاستیکی از صلیب های نقره ای به دست دارد و کودکی سعی می کند لباس ها را بین دو دست خود صاف کند. س isال این است که آیا “شاهزادگان کوچکی” که توسط عکاس نمایشگاه انتخاب شده تا روی پوسترها و دیوارهای گالری سوار شود ، می دانستند که آنها در چه بازی هایی هستند و نتیجه بازی چه خواهد بود؟ فرض کنید عکاس با حسن نیت و به سادگی به فکر چاره دیگری برای کنار آمدن با فقر و سختی های این کودکان ، با حذف آنها از متن کار اجاق گاز آشپزخانه ، سعی در نشان دادن کودک بودن آنها داشت. آنها به ده ها میلیون استودیو می روند ، اما روباه نمایشگاه داستان و حاشیه مربوط به “رضا” ، جوانی که در جوانی در یک برنامه تلویزیونی ظاهر شد و طراحان نمایش ، به درخواست نمایش ، چه کسی به مجری گفت “هیچ رویایی”؟ فشارهای زندگی و استفاده از ابزار در یک برنامه تلویزیونی باقی مانده از کارهای کودکی چنان پیچیده بود که خودکشی کرد و ناپدید شد ، یادتان نیست؟ ؟

در طول سالها ، فعالان حقوق کودک بارها از والدین خواسته اند که هنگام نوشتن و انتشار تصاویر فرزندان خود بسیار مراقب باشند ، زیرا بسیاری از این تصاویر با نقض حقوق کودکان نوشته و منتشر می شود. ما می دانیم که هیچ چیز در دنیای اینترنت قابل حذف نیست و کودکان در سنین نوجوانی و بیست سالگی قادر به انجام کاری نیستند که قبلا توسط والدینشان در اینترنت ارسال شده بود. این امر باید نه تنها با برگزاری چنین نمایشگاه هایی ، بلکه با گسترش تصویر کودکان در همه جا ، از جمله کودکان کار ، در همه جا ، از جمله رسانه ها ، تعمیم یابد و باید در نظر گرفته شود که کودکان خردسال نباید آن را بخواهند. با سابقه کار کودکان روبرو شوید و شخصیت خاصی را ببینید که فرار از آن غیرممکن است.

چه کسی می تواند هنرمندی را بپذیرد که با چنین اطلاعاتی به اجاق آشپزخانه برود ، کودکان را از محل کار خود خارج کند ، به آنها لباس و آرایش دهد و سپس برای تبلیغ این تصاویر بر روی دیوارها و پوسترهای یک نمایشگاه عکس بگیرد؟ آیا اجاق آشپزخانه نظم ساخت و نوشتن کودکانی را که می خواستند شاهزاده خانم شوند تنظیم می کرد؟ چه چیزی در فروش است؟ پانزده عکس از پانزده کودک زیبا که عادت دارند کاری برای فرزندان و خانواده هایشان انجام دهند؟ علاقه مندان به “مستندهای اجتماعی” نمی توانند “بدون ابراز مالکیت” با گرفتن پرتره های قاب شده به کودکان کمک کنند. حضور صاحبان این قاب ها بر روی دیوارهای خانه ها و دفاتر کار در جایی که توانایی خرید “هنر اصیل” را دارند ، به چه معناست؟ آیا خریدار اهمیت می دهد؟ یا اینکه این شانس را بیشتر می آورید که به شما یادآوری شود که “هر روز کسانی محروم هستند”؟

گاهی اوقات محدود بودن زیست شناسی آشنایان و دوستانمان ، مطالعه تأثیرات اجتماعی یک واقعه را برای ما غیرممکن می کند. برای اینکه کسی در پشت صحنه یک برنامه تلویزیونی بگوید “Rza” “او هیچ رویایی ندارد” ، می توان درک کرد که این کودک کارگر حتی تحت فشار نام “Rza ، یک کودک بدون رویا” خم خواهد شد. من نمی دانستم که او خودکشی خواهد کرد. تا زمانی که رسانه ها و هنرمندان این کودکان را می گیرند و به آنها تصویری نشان می دهند ، فقر کافی در جامعه برای آنها وجود دارد و برای کسانی که مانند آنها به فقر نگاه می کنند ، مردم اشک می ریزند ، اسپانسرها پول می دهند ، نقاشی های آنها احتمالاً کودکان زیبا را به فروش می رساند و همه از این آسیب ها رنج خواهند برد و احساس خواهند کرد که “مسئولیت اجتماعی” در قبال این کودکان دارند ، اما در دنیای واقعی ، روی زمین ، علاوه بر همه پرخاشگری ها ، دیگران و مشکلات توسط دوربین و حریم خصوصی آنها مورد حمله قرار می گیرند برای بازگشت به همان سطل آشغال ، همان کارگاه ها ، همان اجاق های آشپزخانه و ادامه زندگی قبلی نقض شده است. این برخورد توریستی بخشی از مشکل کلی جهل در جامعه امروز ما و فشار مضاعف بر مردم است.

انتهای پیام