مقابله ملی با«اندلسی سازی» جامعه

صنعت هسته ای در خدمت رفاه ملی

واقعیت این است که مدتی است در شهرها و حتی روستاهای ایران صحنه هایی مشاهده می شود که تاکنون سابقه نداشته است.عده ای با سوء استفاده از مماشات و شاید کوتاهی مسئولین ، با اشاعه بی و بند و باری،لاقیدی نسبت به باورهای دینی و ملی و بی پروایی در روابط نامشروع،صحنه های زشتی را خلق کرده و موجب نارضایتی روز افزون مردم مومن شده اند.
متاسفانه برخی از عناصر آموزشی و حتی خانواده ها نیز بی توجه به عواقب سوء این وضعیت،عمدا یا سهوا، مشوق این وضعیت شده و بی اعتنایی را بر برخورد مسئولانه،ترجیح می دهند.رسانه های معاند بیگانه نیز با همراهی نفوذی های داخلی و حتی برخی از نمایندگی های سیاسی خارجی،«اندلسی سازی» جامعه ایرانی را در دستورکار قرار داده اند.
روزگاری مسلمانان در جنوب اروپا و در اسپانیا تا جنوب فرانسه، بزرگترین امپراطوری اسلامی را ایجاد کردند که مهد تمدّن جهان و موجب شکوفایی علم در اروپا شد.اروپاییها برای سلطه بر اندلس و مقابله با مسلمانان،ترویج فرهنگ فاسد غرب را با محوریت فریب جوانان،در الویت قرار دادند.آنها تاکستان های انگور را وقف کردند تا شراب به‌طور رایگان در اختیار نسل های جوان قرار گیرد و در کنار آن،زمینه ارتباط جنس های مخالف با یکدیگر را فراهم کردند.استاد شهید مرتضی مطهری(ره) در کتاب «امدادهای غیبی در زندگی بشر» در این باره می گویند: «در تاریخ اندلس اسلامی، یعنی اسپانیای فعلی، می خوانیم نقشه ای که مسیحیان برای تصرف اندلس و بیرون کشیدن آن از دست مسلمین کشیدند این بود که به صورت دوستی و خدمت، وسایل عیاشی برای آنها فراهم کردند، باغها و بوستانها وقف ساختن شراب و نوشانیدن مسلمین شد، دختران زیبا و طناز در خیابانها به دلربایی و عاشق سازی پرداختند، سرگرمیهای شهوانی از هر جهت فراهم شد و روح ایمان و جوانمردی مُرد. پس از این جریان بود که توانستند مسلمانان را بی درنگ از دم تیغ بگذرانند. استعمار غرب نیز این برنامه را در قرون اخیر، به صورت دقیق در کشورهای اسلامی اجرا کرد.»
امروز نیز کشورهای غربی‌ها که رشد اخلاق و معنویت را در جمهوری اسلامی ایران، مغایر منافع استعماری خود می دانند با برنامه‌ ریزی فرهنگی بلندمدت،قصد دارند به مرور، «نظام باورهای مردم ایران» را تغییر دهند.در واقع هدف اصلی و نهایی جنگ نرم طراحی‌شده توسط دشمن، استحاله‌ی فرهنگی جمهوری اسلامی از طریق تغییر باورها و سست کردن ایمان مردم و به‌ویژه جوانان است.
توصیه رهبر معظم انقلاب در دیدار با پیشکسوتان دفاع مقدس نه یک امر مقطعی بلکه یک هشدار راهبردی است که باید از سوی مسئولین اجرائی،تقنینی،قضایی و نظارتی جدی  گرفته شود.برای اجرای توصیه رهبری،تمام عناصر ذیربط در دستگاه های مختلف باید با با همکاری و همیاری، وظیفه مشخص و قانونی خود را انجام دهند.تهاجم فرهنگی منحصر به یک مکان و موضوع و محیط خاص نیست؛ هدف تهاجم فرهنگی،تمام جامعه در سراسر کشور اعم از شهرها،روستاها،قراء و عشایر است.
مهم اینکه پای گذاشتن در عرصه مقابله با تهاجم فرهنگی، نیاز به وفاق ملی دارد که خوشبخانه شعار اصلی دولت چهاردهم نیز هست.مقابله با «اندلسی سازی» جامعه می بایست با عزم و اراده ملی و با حمایت سلایق مختلف و البته با محوریت «قانون» دنبال شود و صاحبنظران،اهالی قلم و سخن و مسئولین نباید به موضوعات فرهنگی نگاه جناحی و حزبی داشته باشند.مجریان قانون و صاحبنظران کشور با هرگونه سلیقه و گرایش که عمدتا مبتنی بر اسلام و انقلاب است، همه بر یک کشتی سوار هستند و هدف تهاجم فرهنگی نیز سوراخ کردن این کشتی و غرق سرنشین های آن است و بدون وفاق،همدلی و همکاری نمی توان بر این معضل فائق آمد.باید همه دستگاه ها ذیربط از اقدامات دستگاه دیگر در این زمینه،حمایت کرده و اهالی قلم و سخن نیز با روشنگری و تشریح خطرات روند فرهنگی موجود برای آحاد جامعه،در این امر ملی مشارکت کنند.در این میان، نظارت بیشتر و وسیعتر بر روی اتباع خارجی و مأمورین نمایندگی های سیاسی و فرهنگی و حتی گردشگران خارجی برای مقابله با توسعه رفتارهای ناهنجار و نفوذ ضرورت دارد.

چنانچه ترویج فرهنگ اسلامی و ملی و مقابله با تهاجم فرهنگی بیگانگان جدی گرفته نشود، مسلماً متهاجمین مسلح به تمام ابزارهای رسانه ای،سایبری و فرهنگی در جامعه نفوذ خواهند کرد و فرزندان ایران بخصوص آینده سازان کشور،قربانی بی توجهی و کم کاری مسئولین ذیربط خواهند شد.