آیا در اعتراضات خودآگاهی هست؟

آیا در اعتراضات خودآگاهی هست؟

نکته اول: گرچه ریشه های واقعی مشکلات و مسائل پیش روی انقلاب اسلامی اغلب به دنیای قیامت کنونی و استکبار خصومت حاکم بر جهان بازمی گردد، اما نحوه رویارویی ما با مشکلات و معضلات موضوعی است. بحث به عنوان علت احتمالی وقایع با تلاش خود و با یاری و توفیق الهی راهگشای مشکلات هستیم و می توانیم باشیم. درست مثل پیروزی انقلاب در سال 57. البته چنین موفقیتی مستلزم احتیاط و اعتماد و همچنین تفکر برای غلبه بر مشکلات است نه نادیده گرفتن مشکلات و علت مشکلات.

نكته دوم اين بود كه اين تفكر و خودآگاهي بدون يك نظريه مسلط، بدون توجه كلي و تاريخي به مسائل انقلابي و وضعيت كنوني جهان قابل انجام نيست. این نگاه قضاوتی به گذشته، حال و چشم انداز وضعیت آینده است که کل مشکل و مشکلات مختلف ناشی از آن را در نظر می گیرد، مانند داستان «جستجوی فیل در اتاق تاریک خانه» مثنوی». ، و فقط بر اساس مقایسه جزئی و سهل انگارانه از سطحی نگری جلوگیری می کند. چنانکه از حدیث منسوب به امیرالمؤمنین بر می آید; «خداوند مرا بیامرزد، این عادت من است، در این و تا آن زمان».

در نكته سوم در يك تفكر كلي و تاريخي گفتيم كه مفاهيم و معاني چون آزادي، آزادي، قسط و عدالت اجتماعي كه در شعارها و مقاصد انقلاب اسلامي مطرح شد و كانون وحدت شد. پست هستند. – مفاهیم و معانی مدرن این بدان معناست که از قبل از مشروطه تا نهضت ملی شدن نفت، چه قبل از کودتای 28 مرداد یا نه، آزادی از استبداد و استعمار که در دوران مبارزه مطرح می شد، عمدتاً تحت تأثیر افکار جدید لیبرال بود. . به این دلیل است که زمان تاریخی از مناسبات ظالمانه، خودکامه و خاناتی به اندیشه‌های جدید، نقد لیبرالیسم با ورود اندیشه‌های عدالت اجتماعی و بعداً با ورود اندیشه‌های جدید پست مدرن به انقلاب اسلامی سپری شده است. لیبرالیسم لیبرال هنوز هم گسترده بود. یعنی تا زمان شکست نهضت ملی شدن نفت، آزادیخواهی به معنای فکری نیروی اصلی را داشت و جنبه های انتقادی آن مورد توجه قرار نمی گرفت. سپس با شکست جبهه ملی، دو حاکم بعدی به انتقاد از لیبرالیسم پرداختند. ابتدا تفکر روشنگرانه چپ به انتقاد از آزادی نامحدود سرمایه و سودجویی در غرب پرداخت، سپس تفکر ممتاز انقلاب با ملاحظات اسلامی با انتقاد از انحصار حزبی در جوامع سوسیالیستی به ویژه در شوروی اعتبار خاصی یافت. از یک سو دیدگاه های اسلامی در مورد جنبه های غیراخلاقی آزادی در بلوک غرب مورد نقد قرار گرفت و از سوی دیگر انحصار حزبی در بلوک شرق مورد انتقاد قرار گرفت. به عبارت دیگر، اندیشه دفاع از حاکمیت اسلامی برای رهایی از استبداد، منافع شخصی و حزبی و حتی بی عدالتی اجتماعی مطرح شد. موضوعی که تنها در روند دور شدن از روح و مرگ و نزدیک شدن به حضرت اقدس معنا می یابد. از سوی دیگر، مفهوم و معنای عدالت اجتماعی در اندیشه اسلامی با همین رهایی از منافع شخصی، گروهی و طبقاتی مرتبط است. توجه داشته باشید که این مفاهیم و معانی، به ویژه در مفهوم اجتماعی، پسامدرن هستند و نمی‌توانستند در دنیای گذشته و پیشامدرن و همچنین در زمان قدرت ایده‌های مدرن برنامه‌ریزی شوند. با این مینوالا

نکته چهارم این است که درک صحیح از اجماع اجتماعی که در جریان پیروزی انقلاب به وجود آمد، منوط به یادآوری تاریخی سیر فکری و اجتماعی است که می گوییم در شرایط امروزی ما به وجود آمده است. یعنی در حقیقت این آزادی و عدالت اجتماعی در انقلاب اسلامی پس از پیدایش تضادها و تضادهای دنیای جدید و در فضای پست مدرن مطرح شد. با توجه به این معضل، از پیروزی انقلاب تا به امروز، درگیری ها و نابسامانی های اجتماعی ناشی از بی توجهی به این یادآور تاریخی و بازگشت هر یک از دو گروه و صنف سنتی و مدرن یا جدید قدیم به فضای بیرونی. . عقاید تاریخی پیشامدرن و مدرن قوانین. این بدان معناست که توجه به آموزه های اسلامی گذشتگان در انقلاب اسلامی برای جست و جوی حقایق نبوت و اسلام علوی ضروری است، اما تنها به این معنا که از اواخر قرن جاری تاکنون رواج یافته است. دوران صفویه قبل از مشروطه بود و ربطی به آزادی و عدالت اجتماعی نداشت و البته این نظر مطلق نیست و اصرار بر آن نوعی رکود ذهنی در الگوهای اعتقادی نهروان خوارج یا گروه های دیگر ایجاد می کند. سلفی گری به معنای طالبان، داعش و وهابیت.

همچنین بازگشت روشنفکران و روشنفکران به مبانی در بحران سکولار و سکولار مدرن مانعی بر سر راه آن وحدت و هماهنگی اجتماعی است. بحث در مورد مصادیق قدیم و جدید این تجلی و تأثیرات آن در نابسامانی اجتماعی کنونی جای دیگری می طلبد و به یادداشت بعدی موکول می شود.

6565