لطفا وزارت نیرو را نابود نکنید

لطفا وزارت نیرو را نابود نکنید

به عنوان مثال: فولاد نی ریز (فارس) در یکی از خشک ترین مناطق استان فارس ، فولاد اردکان یزد ، فولاد سبزوار و …

قرار دادن و ساخت هفت پروژه بزرگ فولادی 800000 تنی در مناطق فاقد زیرساخت آبرسانی “رکورد” شخصی است که امروز باید مدیریت کلان کشور و مدیریت آب را بر عهده بگیرد.

صنعت فولاد به آب وابسته است. آب در داخل گردش می کند و آب را با سرعتی در حدود 35000 متر مکعب در ساعت پمپ می کند و پس از مدتی (قسمت اصلی) ، این آب تبخیر می شود. سوء مدیریت علی اکبر محرابیان بر آب و محیط زیست این صنعت را بیش از پیش دشوار کرده و باعث خشک شدن برخی از دشت ها و مناطق اطراف صنعت فولاد کشور شده است.

شخصی که واحدهای صنعت فولاد (که به عنوان صنعت “پر از آب” شناخته می شود) در مناطق خشک کشور احداث کرده است چگونه می تواند در راس وزارت نیرو قرار گیرد تا مشکلات آب کشور را حل کند؟

(مصرف آب برای هر تن فولاد تولید شده حدود 28 متر مکعب است که کمتر از 2 درصد آن بازیافت می شود و بقیه دور ریخته می شود)

در مواجهه با قطعی برق و کمبود آب اخیر ، مدیریت یکی از تخصصی ترین وزارتخانه های کشور باید به شخصی واگذار شود که دارای حداقل تجربه و تخصص در این زمینه باشد.

برق در قلب فناوری مدرن قرار دارد و امروزه ما به دلیل مشکلات تحریم / سرمایه گذاری با مشکل تامین برق واحدهای صنعتی روبرو هستیم. در کنار مشکل برق ، مسئله آب که یکی از مشکلات اصلی کشور است ، چیزی نیست که بتوان آن را به فردی واگذار کرد که هیچ تجربه علمی / اجرایی با یک تصمیم سیاسی ندارد.

انتصاب شخصی “بدون دانش فنی و قدرت اجرایی” به وزارتخانه ، در میان ده ها مدیر مجرب در وزارت نیرو و صدها متخصص آشنا با مشکلات صنعت برق و مدیریت آب به چه معناست؟ انرژی؟

انتصاب علی اکبر محرابیان به عنوان سرپرست وزارت نیرو در شرایط کمبود برق و خشکسالی باعث ضعف وزارت نیرو شد.

تا کی باید فکر کنیم که با انتصاب “افراد سیاسی” می توان “مشکلات فنی” را حل کرد؟

تا کی باید فکر کنیم که رهبری عالی “یک وزارتخانه تخصصی” می تواند با مسائل آن وزارتخانه کاملاً “بیگانه” باشد؟

چرا ما در کشوری که به دلیل مشکل سرمایه گذاری خارجی با قطع برق روبرو است ، سعی می کنیم “مشکل را” با “هدف سیاسی” حل کنیم؟

وقتی انتظار داریم پیچیده ترین مسائل صنعت آب و برق را به دست یک نابغه بی تجربه بسپاریم ، چند «نابغه» می تواند داشته باشد؟ و آیا می توان با یک «فرضیه نابغه» ریسک کرد و زیرساخت آب و برق یک کشور را به دست افراد «بی تجربه» سپرد؟
و اساساً ، چه “شواهد نبوغی” در محرابهایی وجود دارد که ما امروز از وزارت نیرو بیزاریم؟

بدنه وزارت نیرو یکی از وزارتخانه های کشور است که باید توسط “نیروهای انسانی مجرب” اداره شود. در لیست ارائه شده از دولت سیزدهم به مجلس افراد باتجربه و توانمندی هستند ، اما آقایان ، نمایندگان مجلس! لطفا وزارت نیرو را تخریب نکنید.