نوبینوایی از راه میرسد – ایران تودی
او می گوید بطری شامپو را وقتی نیمه پر شد با آب رقیق کرد. برای او دیگر کاهش کیفیت مهم نیست. هنگام ستایش ، او گاهی به زمین نگاه می کند و خشم صورت او را می بیند. حالا بیایید در مورد پوستی که از سبد خمیر دندان بیرون آورده صحبت کنیم!
وضعیت موجود را می توان با کلمات مختلف توضیح داد ، اما من از کلمه “فقر نو” استفاده می کنم. نوآوری به معنای “فقر گسترده” در جامعه است. همه ، حتی کسانی که این کار را می کنند ، به نوعی احساس فقر می کنند زیرا چند روز پیش کاملاً آشنا شده اند یا ممکن است در عرض چند روز دوباره فقیر شوند و این به معنای ترس از فقیر بودن ، همراه با احساس وجود است. فقرا غالب هستند احساس ثروتمند بودن ، فقیر بودن و نتیجه نگرفتن “اقتصاد سوپ ساختگی”. هیچ کس نمی داند او کجاست. در برابر هرگونه شوک اقتصادی ، نقش “گدا و پادشاه” به راحتی تغییر می کند. به نظر می رسد این روزها بخش قابل توجهی از جامعه فقیرتر و فقیرتر می شوند. مصرف کنندگان غالباً از محصولات خود اطلاع ندارند و یا از محصولات با کیفیت پایین رضایت دارند. “کاهش مداوم انتظارات” ویژگی بارز تازه وارد است. یادگیری “پشیمانی” از کالاهایی که روزگاری به راحتی مصرف می شدند یکی دیگر از ویژگی های افراد کم تجربه است و به طور کلی با عبارت “این را بخاطر بسپار …” آغاز می شود. نوستالژی به معنای تفکر و تأسف در اندوه گذشته دور است ، اما معنای نوستالژی در ایران شامل خاطره گویی “فقط چند ماه پیش” است.
دهه ها پیش ، اصطلاح “طبقه پایین” یا “طبقه پایین” در کارهای طبقه بندی اجتماعی استفاده می شد. فرض اولیه این بود که ما با یک طبقه پایین همگن ارتباط نداریم ، بلکه در سطح پایین فقر در سطوح مختلف فقر هستیم. این کلمه به طور کلی به افراد در پایین ترین سطح و در واقع در پایین اشاره دارد! به نظر می رسد این مفهوم می تواند برای وضعیت فعلی جامعه مدرنیزه شود. این روزها همه “طبقات پایین” سالهای گذشته در موقعیت “طبقه پایین” قرار گرفته اند. این بدان معنی است که “طبقه پایین” دیگر به معنای پایین ترین درجه یا موقعیت طبقه پایین نیست ، بلکه کل طبقه پایین جامعه به “طبقه پایین” تبدیل شده است. با این حال ، در سالهای گذشته ، افرادی که در موقعیت “طبقه پایین” بودند (یعنی طبقات پایین طبقات قبلی) به موقعیت جدید “خارج از کلاس” (خارج از کلاس) انداخته شدند (2). فرضیه جامعه شناسی من این است که طبقه متوسط به سرعت در حال پیشرفت به اقشار پایین سالهای گذشته است. “طبقات پایین” به موقعیت “خارج از کلاس” پرتاب می شوند و طبقه متوسط جای آنها را می گیرد. نکته این است که جامعه ایران به سمت جامعه ای دو طبقه در حال حرکت است. منظورتان “زیر کلاس” و “خارج کلاس” است؟ آیا با ادامه مهاجرت طبقاتی و تشدید و افزایش “خارج از کلاس” ، آشفتگی های اجتماعی و اقتصادی اجتناب ناپذیر خواهد بود؟
نوآوری در تفکر در مورد منبع محرومیت نیز ویژگی خاصی دارد. در گذشته ، ایرانیان کم و بیش دولت ها را عامل محرومیت می دانستند ، اما گاهی اوقات از تصمیمات اشتباه در زندگی خود صحبت می کردند. در حقیقت ، در حالی که ریشه های اصلی شکست را پیدا کردید ، علاوه بر “گناه سیستماتیک” “خود را مقصر دانستید” نیز وجود داشت. تفاوت “نوآوری” در این است که مقصر اصلی و تنها مقصر فقر به معنای واقعی کلمه تصمیمات اشتباه سیستم هستند و بنابراین می توان گفت که نارضایتی اقتصادی در “نوآوری” به سرعت در حال تبدیل شدن به سیاسی است. نارضایتی.
“نوآوری” با نوعی خفیف از سرنوشت و همچنین نوعی ناامیدی ، عقب نشینی و انفعال همراه است. بخشی از جامعه ایران با توجه به بن بست فعلی ، فقر را به تدریج سرنوشت خود در نظر می گیرند و این یک نگرانی جامعه شناختی است.
مصرف ، در صورت وجود ، می تواند رضایت از زندگی و رضایت حاکمان را افزایش دهد ، اما در غیاب آن می تواند نتیجه عکس داشته باشد. به همین دلیل ، دانشمندانی مانند رابرت باکاک و Consumerism معتقدند که اتحاد جماهیر شوروی فروپاشید ، زیرا به دلیل کمبود کالاهای مصرفی نتوانست به اندازه کافی به احساس گسترده شکست و محرومیت پاسخ دهد.
هنگام نوشتن این مقاله نگران این بودم که زشتی فقر در پشت کلمات انگلیسی و مفاهیم تحلیلی پنهان شود.
* عضو گروه جامعه شناسی ، دانشگاه گیلان
(1) زیر کلاس
(2) خارج از کلاس