ریشههای واقعه کربلا – ۳
آنچه را دیگران در آینه ندیدند ، امام حسین در خشت خام دید؛ مردم عادی تصور می کردند که اسلام برقرار است ، نماز جماعت و جمعه های بزرگ بیش از گذشته برگزار می شود ، از مناره ها اذان شنیده می شود ، مناسک حج به خوبی انجام می شود و اسلام برقرار است. با این حال ، امام و رهبر جامعه فهمیدند که اسلام پوسته ای باقی مانده و پایه های یک دولت عادل را که میراث معنوی عدالت و اسلام بود ، از بین برد و اسلام احتیاج دارد.
به گزارش ایران تودی ، علی مطهری ، نماینده سابق مجلس شورای اسلامی ، در قسمت سوم مجموعه مقالات روزنامه درباره حادثه کربلا حضور یافت. اعتماد کردن وی نوشت: “ما گفتیم كه وی در دوران خلافت معاویه تدابیری را برای تغییر دین از اسلام و بازگشت به دوران جاهلیت عرب انجام داد. به عنوان مثال ، او به فرزندان شما توصیه می كرد كه شعرهای جهل را بیاموزند. برخلاف نظر اسلامی ، او تعصب عرب را تبلیغ می كرد و عرب را بر غیر عرب ترجیح می داد. ما از روی زمین و آدم از زمین آفریده شدیم و اعراب از تقوا بر غیر عرب برتر نیستند. معاویه دستور داد یک عرب به عنوان رهبر جماعت باشد و غیر عرب ها حق ندارند در خط مقدم نماز جماعت باشند. او در نماز جمعه توهین و توهین دستور داد این رسم تا ظهور عمر بن عبدالعزیز ادامه داشت و او فهمید که از همان کودکی به توصیه استادش مورد سرزنش قرار گرفته است.
معاویه هم از دین و هم از روحانیون به عنوان ابزاری برای رسیدن به اهدافش استفاده کرد. آیه ای از قرآن که می گوید: “اگر یک فرد مظلوم کشته شود ، انتقام وی بر عهده نگهبان او است” برای تحریک مردم سوریه و ارسال وسیله نقلیه علیه خلیفه علی (ع) با ارتش 100000 نفری تحت شعار خونریزی عثمانی است. خداوند پیامبر (ص) و برخی از یارانش را به ساخت احادیثی که محکوم به امام علی (ع) و خانواده او بودند ، ترغیب کرد. او به رقبای خود رشوه زیادی داد و در نتیجه برخی از یاران امام حسن (ع) را متفرق کرد و صلح را به امام گرامی معرفی کرد و البته به مصالح پیمان صلح به نفع امام حسن و خاندان پیامبر (ص) سر و کار نداشت. در دوران ده سال امام حسن و بعداً امام حسین معاویه بود که وی به پیمان صلح وفادار ماند.
سایر فعالیتهای معاویه در دوران خلافت نیز باعث مسمومیت رقبا شد. مالكشتر كه در راه مصر مسموم شد. دقیقاً همانگونه که امام حسن (ع) را مسموم و به شهادت رساند. وظیفه دیگر پرتاب نیزه به سر مخالفان او بود ، مطابق عرف دوران جاهلیت ، چنانکه عمرو بن حمق خزاعی سرش را بریده بود و سپس یزید این رسم را ادامه داد و نیزه ای به سمت امام حسین (ع) و یارانش پرتاب کرد. معاویه بسیاری از شیعیان بزرگ مانند حجر بن عدی را کشت.
این گوشه ای از نوشته های ظالمانه و ریاکارانه معاویه است ، که نشان می دهد او و پدرش ابوسفیان چگونه به قول خود برای نابودی اسلام و بازگشت به جهل عرب عمل کردند. آخرین مرحله به ارث بردن خلافت برای پسرش یزید بود. در حقیقت ، او به توصیه پدرش به بنیامی ها عمل كرد كه توپ خلافت را در بین خود پاس ندهند و نگذارند آن از دست شما خارج شود ، و یزید با آن شخصیت فاسد و پلید خلیفه شد؛ یعنی او جانشین پیامبر (ص) شد. امام حسین (ع) در چنین شرایطی قیام کرد؛ وی در جریان دهمین سال رهبری معاویه خود ، این شورش را اجتناب ناپذیر نمی دانست ، زیرا این دو عنصر ، وارث خلافت و تبدیل آن به سلطنت ، با شخصیت خاص یزید ارتباط نداشتند و معاویه تا حدودی محافظه کار و حداقل غیراخلاقی بود. نبود. در حقیقت ، امام حسین فکر می کرد که اگر در این شرایط قیام نکند و برای امر به معروف و نهی از منکر اقدامی انجام ندهد ، هیچ اثری از اسلام در آینده نزدیک وجود ندارد. رسیدن به جهان اسلام و جلوگیری از نابودی اسلام. نقش امام و رهبر در تشیع و در واقع در اسلام روشن است. امام حسین آنچه را دیگران در آینه نمی دیدند ، در خشت خام می دید. مردم عادی گمان می کردند که اسلام برقرار است ، نماز جماعت و جمعه های بزرگ بیش از گذشته برگزار می شود ، از مناره ها اذان شنیده می شود ، مناسک حج به خوبی انجام می شود و اسلام برقرار است. اما امام و رهبر جامعه فهمیدند كه اسلام پوسته باقی مانده و بنیانهای دولت عادلانه را كه میراث معنوی عدالت و اسلام بود نابود كرده است و اسلام احیا می شود. “در شماره بعدی ما ، درباره ماهیت قیام امام حسین (ع) بحث خواهیم کرد.”
انتهای پیام