خلاصه کتاب چشم هایت دلیل جاذبه اند | بهروز آورزمان | بررسی

خلاصه کتاب چشم هایت دلیل جاذبه اند ( نویسنده بهروز آورزمان )

«چشم هایت دلیل جاذبه اند»، اثری از بهروز آورزمان، دریچه ای به جهان غزل نوقدمایی است که عاشقانه ها را با نگاهی نو و روایتی دلنشین در هم می آمیزد و خواننده را به درکی عمیق از احساسات انسانی می رساند. این کتاب نه تنها مجموعه ای از اشعار، بلکه سفری به قلب مفاهیم عشق، تأملات اجتماعی و ظرافت های زندگی است.

بهروز آورزمان در مجموعه شعر خود با عنوان «چشم هایت دلیل جاذبه اند»، خواننده را به کشف افق هایی تازه در غزل معاصر فارسی دعوت می کند. این اثر که تلفیقی دلپذیر از سنت و نوگرایی را به نمایش می گذارد، نه تنها به مضامین ازلی و ابدی عشق می پردازد، بلکه با زبانی صمیمی و لحنی تأمل برانگیز، بازتابی از درونیات انسانی و دغدغه های زمانه را نیز به تصویر می کشد. هر غزل در این مجموعه، چون قطعه ای از یک پازل بزرگ، پدیدآورنده تجربه ای عمیق و حسی مشترک با مخاطب است که او را درگیر حسرت ها، دلتنگی ها، امیدها و شور و حال عاشقانه می کند. کتاب پیش رو، تنها یک معرفی ساده نیست، بلکه تحلیلی جامع و روشن گر از جهان بینی شاعر و جایگاه این اثر در ادبیات معاصر را ارائه می دهد.

راز جاذبه در کلام بهروز آورزمان

بهروز آورزمان، نامی آشنا برای علاقه مندان به شعر معاصر، با مجموعه «چشم هایت دلیل جاذبه اند» گامی مؤثر در مسیر غزل سرایی نوین برداشته است. این کتاب که گویی مخاطب را به تماشای دنیایی از احساسات و اندیشه های ناب دعوت می کند، در ادبیات امروز فارسی جایگاه ویژه ای یافته است. اهمیت این مجموعه شعر در آن است که هم به ریشه های قدمایی شعر فارسی وفادار می ماند و هم با رویکردی جسورانه، طراوت و تازگی را به غزل می بخشد. «چشم هایت دلیل جاذبه اند» فراتر از یک مجموعه شعر معمولی است؛ این اثر پلی میان گذشته و حال، سنت و نوآوری، و همچنین پلی است میان ذهن شاعر و قلب خواننده. مطالعه این کتاب، برای هر کسی که به دنبال درک عمق و زیبایی غزل فارسی است، تجربه ای ارزشمند محسوب می شود. از دانشجویان ادبیات گرفته تا خوانندگانی که می خواهند پیش از خرید کتاب، با محتوای آن آشنا شوند، این خلاصه می تواند راهنمای مفیدی باشد.

نگاهی اجمالی به چشم هایت دلیل جاذبه اند

در دنیای پر رمز و راز ادبیات، برخی آثار همچون ستاره ای درخشان، راهنمای مسیر می شوند. «چشم هایت دلیل جاذبه اند» اثر بهروز آورزمان، یکی از همین آثار است که با طنین غزل هایش، گوش و جان خواننده را نوازش می دهد. این کتاب، گنجینه ای از اشعار است که هر کدام به تنهایی توانایی ایجاد تجربه ای فراموش نشدنی را دارند. نگاهی دقیق تر به شناسنامه این اثر، نخستین گام برای ورود به جهان آن است.

معرفی شناسنامه ای کتاب

برای درک بهتر هر اثری، آشنایی با ویژگی های ظاهری و هویتی آن ضروری است. «چشم هایت دلیل جاذبه اند» با مشخصات زیر منتشر شده است:

عنوان جزئیات
نام کامل چشم هایت دلیل جاذبه اند
نویسنده بهروز آورزمان
ناشر انتشارات هزاره ققنوس
سال انتشار اولین چاپ ۱۳۹۱
تعداد صفحات ۸۰ صفحه (نسخه الکترونیک و چاپی)
ژانر مجموعه غزل، شعر عاشقانه، شعر نوقدمایی
شابک 978-600-5657-40-1

این اطلاعات، تصویری کلی از ماهیت کتاب به دست می دهد و نشان دهنده آن است که با مجموعه ای از غزل های معاصر روبرو هستیم که توسط یکی از شاعران باسابقه و صاحب سبک به نگارش درآمده است.

راز نامگذاری: چشم هایت دلیل جاذبه اند

نام هر کتاب، درگاهی است به جهان درونی آن، و عنوان «چشم هایت دلیل جاذبه اند» نیز از این قاعده مستثنی نیست. این عبارت به خودی خود، حس کنجکاوی و اشتیاق را در خواننده برمی انگیزد و او را به تفکر وامی دارد. «چشم ها» در ادبیات فارسی، همواره نمادی از زیبایی، عشق، راز و گاهی نیز غم و فراق بوده اند. در این عنوان، چشم ها نه تنها عامل کشش و زیبایی بصری هستند، بلکه به «دلیل جاذبه» تبدیل شده اند؛ جاذبه ای که می تواند جنبه های مختلفی داشته باشد: جاذبه ای عاشقانه، عرفانی یا حتی جاذبه ای درونی که انسان را به سوی حقیقت یا کمال می کشد. این استعاره هوشمندانه، مضامین اصلی اشعار آورزمان را از همان آغاز به خواننده گوشزد می کند. او در این مجموعه، به کاوش در ابعاد مختلف عشق و جاذبه های پنهان آن می پردازد و چشم ها را نمادی از الهام، شور و منشأ هرگونه کشش عمیق انسانی قرار می دهد. این نامگذاری، هوشمندانه و رسا، مسیر ورود به عمق غزل های شاعر را هموار می کند و نشان می دهد که «جاذبه» در آثار او تنها فیزیکی نیست، بلکه ریشه ای درونی و معنایی دارد که از نگاه و عمق روح سرچشمه می گیرد.

خلاصه و تحلیل مضمونی: جهان در نگاه آورزمان

بهروز آورزمان در «چشم هایت دلیل جاذبه اند»، به دور از پیچیدگی های بی مورد، جهان بینی خود را با زبانی شیوا و دلنشین به تصویر می کشد. این مجموعه شعر، آیینه ای است که بازتاب دهنده ابعاد مختلف زندگی، از شور و اشتیاق عاشقانه گرفته تا تأملات عمیق انسانی و دغدغه های روزمره است. خواننده در هر صفحه، با جهانی از احساسات و افکار روبرو می شود که او را به همذات پنداری وامی دارد و تجربه ای یگانه از شعر را برایش رقم می زند.

عشق و ابعاد آن در شعر

مضمون عشق، قلب تپنده مجموعه «چشم هایت دلیل جاذبه اند» است. آورزمان در اشعارش، به ظرافت و با حساسیتی عمیق، به واکاوی ابعاد گوناگون عشق می پردازد. اینجا عشق تنها به معنای شور و وصال نیست؛ بلکه فراق، دلتنگی، حسرت و حتی نومیدی نیز اجزای جدایی ناپذیر این حس والا را تشکیل می دهند. خواننده با مطالعه هر غزل، گویی در حال تجربه کردن این احساسات به شکلی تازه است. شاعر، عشق زمینی را با شور و هیجان وصف می کند و از سختی های راه، انتظارهای بی پایان و دلدادگی های عمیق می گوید. اما در کنار آن، اشاراتی به عشقی فراتر، عشقی آسمانی نیز دیده می شود که بُعدی عرفانی به اشعار می بخشد و گویی دلتنگی های عاشق را به سمت معشوقی ازلی سوق می دهد. «لیلا»، «مشتری» و «خاطرات پریشان» نمونه هایی از اشعاری هستند که در آنها شور و حال عاشقانه به زیبایی تمام به تصویر کشیده شده و حسرت ها و دلتنگی ها، با کلماتی ساده اما عمیق، به دل خواننده می نشیند.

تاملات اجتماعی و فلسفی

شعر آورزمان تنها در وادی عشق سیر نمی کند. او با نگاهی تیزبینانه و دغدغه مند، به اشارات اجتماعی و نقدهای ظریفی نیز می پردازد که زندگی انسان معاصر را تحت الشعاع قرار داده است. در پسِ کلمات عاشقانه، می توان ردپای مضامینی چون تنهایی انسان مدرن، پوچی و امیدهای از دست رفته را دید. گاهی اوقات، شاعر با ظرافتی خاص، به زندگی، هستی و جایگاه انسان در این جهان هستی می نگرد و خواننده را به تأمل وا می دارد. این نگاه فلسفی، نه به صورت مستقیم و شعارگونه، بلکه در لایه های پنهان کلمات و در میان استعاره ها و تشبیهات، خود را آشکار می سازد. مسائلی مانند گذر زمان، تأثیر آن بر روح و روان انسان، و مواجهه با تقدیر، از دیگر نکاتی است که به شکلی غیرمستقیم در اشعار آورزمان مطرح می شود و عمق فکری او را به نمایش می گذارد. به عنوان مثال، غزل هایی با مضامینی چون «تقدیر» و «مرگ بلند» می توانند این جنبه های فکری و فلسفی را به زیبایی بیان کنند.

زندگی روزمره و بازتاب آن

یکی از ویژگی های بارز شعر بهروز آورزمان، توانایی او در گره زدن مفاهیم عمیق و انتزاعی به عناصر ملموس و آشنای زندگی روزمره است. او به شکلی هنرمندانه، از جزئیات کوچک و پدیده های عادی برای ساختن تصاویری بدیع و پرمغز بهره می گیرد. این رویکرد، به اشعار او بُعدی انسانی و قابل لمس می بخشد و باعث می شود تا خواننده ارتباطی عمیق تر و ملموس تر با شعر برقرار کند. «عطر نان»، «قهوه ترک»، «خانه کلنگی» یا «نان و شراب» تنها نام چند غزل نیستند، بلکه کلماتی هستند که حس زندگی و واقعیت را به خواننده منتقل می کنند. شاعر با استفاده از این عناصر، فضایی آشنا و صمیمی ایجاد می کند که در آن، مفاهیم انتزاعی مانند عشق و تنهایی، در بستر زندگی روزمره معنا پیدا می کنند. این شیوه نگارش، سبب می شود که اشعار آورزمان نه تنها برای متخصصان ادبیات، بلکه برای عموم مردم نیز دلنشین و قابل فهم باشد و هر کس بتواند گوشه ای از زندگی خود را در آن بیابد.

«چشم هایت دلیل جاذبه اند»، نه تنها تلاشی موفق در احیای غزل نوقدمایی است، بلکه اثری است که با دغدغه های انسان امروز گره خورده و با زبانی صمیمی، به عمق جان مخاطب نفوذ می کند.

سبک و ساختار: نوگرایی در بستر قدمایی

بهروز آورزمان در «چشم هایت دلیل جاذبه اند» دست به کاری زده است که شاید بتوان آن را «سنت شکنی با احترام به سنت» نامید. او در بستری قدمایی از غزل، نوآوری هایی را به کار گرفته که شعر او را متمایز می کند. درک این سبک، کلید ورود به دنیای هنری اوست.

غزل نوقدمایی چیست؟

برای فهم جایگاه آورزمان، ابتدا باید به مفهوم غزل نوقدمایی پرداخت. غزل نوقدمایی، سبکی از غزل سرایی است که از یک سو به ساختارها، اوزان، ردیف و قافیه سنتی غزل پایبند می ماند و از سوی دیگر، تلاش می کند تا با تزریق رویکردهای زبانی، مضمونی و بیانی نو، طراوت و تازگی به آن ببخشد. این سبک، حد واسطی میان غزل کاملاً سنتی و غزل مدرن یا پست مدرن است که گاهی اوقات از ساختارهای سنتی فاصله می گیرد. شاعران نوقدمایی، از کلمات و ترکیبات تازه استفاده می کنند، به موضوعات روزمره و اجتماعی می پردازند، و تلاش می کنند تا زبان شعر را به زبان مردم نزدیک تر کنند، اما همچنان فرم و موسیقی درونی غزل را حفظ می کنند. بهروز آورزمان را شاعری نوقدمایی می دانند، زیرا او در اشعار خود، این تعادل ظریف میان حفظ اصالت غزل و گریز از یکنواختی های آن را به زیبایی به نمایش می گذارد. او نه به نوگرایی های افراطی مدرن روی خوش نشان می دهد که فرم سنتی را کاملاً کنار می گذارند، و نه به دام تکرار صرف مضامین و کلمات کهن می افتد. بلکه در یک برزخ خلاقانه، اثری می آفریند که هم برای کهن گرایان دلنشین است و هم برای نوگرایان جذاب.

ویژگی های زبانی و بیانی

زبان در شعر بهروز آورزمان، یکی از مهم ترین عناصر سازنده جذابیت اثر است. او به شکلی هنرمندانه، ترکیبی از زبان کهن و نو را در اشعار خود به کار می گیرد. این ترکیب، به شعر او عمق و غنای خاصی می بخشد. سادگی و روانی کلام، در کنار عمق مفاهیم، از ویژگی های بارز زبان شعری اوست. خواننده بدون درگیر شدن با پیچیدگی های زبانی، می تواند به راحتی با اشعار ارتباط برقرار کرده و پیام شاعر را دریافت کند. آورزمان در تصویرسازی ها، خلاقیت بسیاری از خود نشان می دهد. او با استفاده از آرایه های ادبی بدیع و تشبیهات تازه، تصاویری زنده و ملموس خلق می کند که در ذهن خواننده ماندگار می شوند. این تصاویر، غالباً از دل زندگی روزمره و تجربه های انسانی بیرون آمده اند و به همین دلیل، برای مخاطب قابل لمس و باورپذیر هستند. تأکید بر موسیقی و وزن عروضی نیز از دیگر جنبه های برجسته سبک اوست. اشعار او از یک نظم درونی و ریتمیک برخوردارند که خواندن آنها را لذت بخش تر می کند و نشان می دهد که شاعر بر ظرایف عروض و قافیه تسلط کامل دارد و از آن برای ارتقای زیبایی و تأثیرگذاری شعر بهره می برد.

نوآوری ها و تفاوت ها

آنچه شعر بهروز آورزمان را از بسیاری از غزل سرایان صرفاً سنتی متمایز می کند، نوآوری های ظریفی است که او در چارچوب غزل به کار می گیرد. آورزمان با اینکه به وزن و قافیه پایبند است، اما در انتخاب واژگان، ساختار جملات و ترکیب مضامین، دست به تجدد می زند. او از کلیشه های مرسوم فاصله می گیرد و تلاش می کند تا با نگاهی تازه به جهان، حرف های ناگفته را در قالب غزل بیان کند. این نوآوری ها، به او اجازه می دهد تا از تکرار مکررات بپرهیزد و هویتی مستقل برای شعر خود ایجاد کند. نکته مهم اینجاست که نوآوری های او، افراطی و ساختارشکنانه نیستند. آورزمان تمایلی به نوگرایی های افراطی مدرن و پست مدرن، که گاهی اوقات منجر به از دست رفتن هویت غزل می شود، نشان نمی دهد. او در مرز باریک میان حفظ سنت و گریز از تکرار حرکت می کند و به همین دلیل، شعرش هم برای مخاطب سنتی قابل درک است و هم برای مخاطبی که به دنبال تازگی و کشف است، جذابیت دارد. این تعادل، از آورزمان شاعری با بصیرت ساخته که توانسته اثری ماندگار و تأثیرگذار در غزل امروز فارسی خلق کند.

مروری بر چند غزل برجسته از مجموعه

در مجموعه «چشم هایت دلیل جاذبه اند»، هر غزل مانند نگینی درخشان است که داستانی پنهان و حسی عمیق را در خود جای داده است. مروری کوتاه بر چند اثر برجسته این کتاب، می تواند تصویری روشن تر از تنوع مضمونی و هنری بهروز آورزمان به دست دهد.

غزل «لیلا»

غزل «لیلا» یکی از عمیق ترین و لطیف ترین عاشقانه های مجموعه است که به شکل نمادین، به معشوقی ازلی یا زمینی اشاره دارد. در این غزل، شاعر با ظرافتی خاص، به بازگویی حسرت ها و دلتنگی های یک عاشق می پردازد. این شعر با انتخاب واژگانی ساده اما پرمغز، تصویری دلنشین از انتظار و دوری را به نمایش می گذارد و مخاطب را به فضایی از شور و حال عاشقانه دعوت می کند. «لیلا» بیش از آنکه نام یک شخص باشد، نمادی از کمال و زیبایی است که روح عاشق همواره در جستجوی آن است. این غزل، با موسیقی دلنشین خود، به راحتی به حافظه می سپارد و احساسات درونی خواننده را برمی انگیزد.

غزل «مشتری»

غزل «مشتری» نمونه ای از توانایی آورزمان در پرداختن به مضامین عمیق و چندلایه است. این شعر، گویی اشاره ای به وضعیت انسانی دارد که در بازاری از خواسته ها و انتظارات در حال داد و ستد است. مفهوم «مشتری» در اینجا می تواند هم اشاره به معشوق باشد که خریداری برای دل شاعر است و هم نمادی از کسانی که به دنبال چیزی در این دنیا هستند. این غزل با لحنی تأمل برانگیز و تصاویری گاه طنزآمیز، به دغدغه های درونی انسان، از قبیل ارزش گذاری ها، انتظارات و گاهی اوقات نیز بی پروایی ها می پردازد. آورزمان در این شعر، با زیرکی خاصی، به نقد ظریفی از روابط انسانی و ارزش های جامعه نیز اشاره می کند.

غزل «تقدیر»

«تقدیر» یکی از اشعار عمیق تر و فلسفی تر مجموعه است که به موضوع ازلی و ابدی سرنوشت و نقش انسان در برابر آن می پردازد. در این غزل، شاعر به چالش هایی اشاره می کند که انسان در مواجهه با سرنوشت خود با آنها روبروست. آیا انسان تنها بازیچه ای در دست تقدیر است، یا می تواند با اراده خود مسیر زندگی اش را تغییر دهد؟ این سوالات عمیق، در پسِ کلمات «تقدیر» نهفته اند. آورزمان در این شعر، با زبانی شیوا و تصاویری گاه تلخ و گاه امیدوارکننده، به کاوش در این موضوع می پردازد و خواننده را به تفکر درباره جایگاه خود در جهان و مفهوم جبر و اختیار وامی دارد. این غزل، برای کسانی که به دنبال مضامین تأمل برانگیز در شعر هستند، بسیار جذاب خواهد بود.

غزل «نان و شراب»

غزل «نان و شراب» نمونه ای برجسته از توانایی آورزمان در ترکیب عناصر روزمره با مفاهیم عمیق تر است. «نان و شراب» به خودی خود نمادهایی از حیات و لذت های مادی هستند، اما در شعر آورزمان، این عناصر به بستری برای بیان مفاهیم عمیق تر، از جمله عشق، زندگی و حتی معنویت تبدیل می شوند. این غزل، می تواند به معنای جستجوی معنا در زندگی روزمره باشد؛ جایی که نیازهای ابتدایی انسان با آرزوهای بلند او در هم می آمیزد. شاعر با به کارگیری این نمادهای آشنا، فضایی ملموس ایجاد می کند که در آن، خواننده می تواند ارتباطی عمیق با احساسات و افکار شاعر برقرار کند. این شعر، طراوت و تازگی خاصی دارد و نشان دهنده نگاه متفاوت آورزمان به زندگی و هنر است.

نقش و جایگاه بهروز آورزمان در شعر امروز

بهروز آورزمان، نه تنها شاعری متعهد به غزل است، بلکه با نگاه نوین خود، توانسته است جایگاهی ویژه در میان شاعران معاصر فارسی پیدا کند. درک تأثیرگذاری او نیازمند شناخت مختصری از زندگی و کارنامه هنری اوست.

بیوگرافی کوتاه شاعر

بهروز آورزمان، شاعری از نسل شاعران معاصر ایران است که فعالیت ادبی خود را با تمرکز بر غزل آغاز کرد. او با دقت و پشتکار، در مسیری گام نهاده که هم ریشه های غنی شعر کلاسیک فارسی را پاس می دارد و هم به سوی افق های تازه ای در بیان و اندیشه پرواز می کند. او کمتر به حواشی می پردازد و بیشتر بر کیفیت و عمق آثارش متمرکز است. آورزمان با انتخاب زبان ساده و در عین حال عمیق، توانسته است ارتباطی قوی با خوانندگانش برقرار کند. او به دور از جنجال های ادبی، با آرامش و صبر، آثار خود را خلق می کند و این رویکرد، در پختگی و ماندگاری اشعارش بی تأثیر نبوده است. «چشم هایت دلیل جاذبه اند» یکی از مهم ترین و شناخته شده ترین آثار اوست که نام او را بیش از پیش بر سر زبان ها انداخت و جایگاه او را به عنوان یک غزل سرای نوقدمایی تثبیت کرد.

تأثیر چشم هایت دلیل جاذبه اند

مجموعه «چشم هایت دلیل جاذبه اند» نه تنها در کارنامه ادبی بهروز آورزمان نقطه عطفی مهم به شمار می رود، بلکه تأثیری قابل توجه بر خوانندگان و منتقدان شعر معاصر گذاشته است. این کتاب، گامی محکم در جهت نشان دادن قابلیت های غزل نوقدمایی بود و به این سبک، اعتبار و جایگاه ویژه ای بخشید. خوانندگان بسیاری پس از مطالعه این مجموعه، با عمق و ظرافت شعر آورزمان آشنا شدند و توانستند ارتباطی عمیق با مضامین عاشقانه و تأمل برانگیز او برقرار کنند. منتقدان نیز به تحسین رویکرد او در تلفیق سنت و نوگرایی پرداختند و او را به عنوان یکی از پیشروان غزل نوقدمایی معرفی کردند.

تأثیر کلی این سبک بر جریان غزل معاصر نیز قابل توجه است. «چشم هایت دلیل جاذبه اند» نشان داد که می توان در چارچوب غزل سنتی، حرف های تازه زد و با زبانی نو، احساسات و افکار معاصر را بیان کرد. این اثر الهام بخش شاعران جوانی شد که به دنبال راهی برای بیان خود در قالب غزل بودند، اما نمی خواستند به دام تقلید صرف بیفتند یا از اصالت شعر فارسی فاصله بگیرند. به عبارت دیگر، این کتاب به نوعی مسیر را برای غزل سرایان نسل جدید هموار کرد تا با اطمینان بیشتری به سوی نوآوری های هوشمندانه در غزل قدم بردارند. «چشم هایت دلیل جاذبه اند» نه تنها به خودی خود اثری ارزشمند است، بلکه به عنوان یک الگو و سرچشمه الهام، در تکامل غزل معاصر نقش مهمی ایفا کرده است.

«چشم هایت دلیل جاذبه اند» یادآور این نکته است که غزل فارسی، با تمام قدمت خود، هنوز هم ظرفیت های بی شمار برای بیان مفاهیم نو و پیچیدگی های جهان امروز را در خود نهفته دارد.

جمع بندی: چه کسانی از خواندن این کتاب لذت خواهند برد؟

مجموعه شعر «چشم هایت دلیل جاذبه اند» اثری است که با ظرافت و زیبایی، به کاوش در ابعاد مختلف عشق و زندگی می پردازد. این کتاب، فراتر از مجموعه ای از غزل ها، دعوتی است به تأمل، حسرت و دلدادگی. بهروز آورزمان با زبانی صمیمی و تصاویری بدیع، تجربه ای عمیق و ماندگار را برای خواننده رقم می زند.

این کتاب به ویژه به علاقه مندان به غزل های عمیق و عاشقانه ای که به دنبال ارتباطی میان سنت و مدرنیته در شعر هستند، اکیداً توصیه می شود. اگر از آن دسته خوانندگانی هستید که از مطالعه شعرهایی با محتوای غنی، زبانی روان و در عین حال پرمغز لذت می برید، «چشم هایت دلیل جاذبه اند» می تواند انتخابی ایده آل برای شما باشد. این مجموعه، همچنین برای دانشجویان ادبیات و پژوهشگرانی که به دنبال درک بهتر غزل نوقدمایی و جایگاه بهروز آورزمان در شعر معاصر هستند، منبعی ارزشمند به شمار می آید.

با مطالعه این اثر، خواننده نه تنها با یکی از برجسته ترین آثار بهروز آورزمان آشنا می شود، بلکه به عمق مفاهیمی چون عشق، انتظار، امید و دغدغه های انسانی دست پیدا می کند. «چشم هایت دلیل جاذبه اند» اثری است که خواندن آن، نه تنها لذتی ادبی را به همراه دارد، بلکه دریچه ای تازه به سوی درک احساسات و افکار عمیق تر می گشاید و به شما پیشنهاد می شود که حتماً این تجربه دلنشین را با مطالعه کامل اثر تکمیل کنید.