تنفس مصنوعی به سبک گلشیفته فراهانی

تنفس مصنوعی به سبک گلشیفته فراهانی

دو شب قبل گلشیفته فراهانی که به عنوان داور امسال در جشنواره فیلم برلین حضور دارد، در مراسم افتتاحیه سخنرانی ضد ایرانی کوتاهی انجام داد که جملات کلیدی مهمی در آن وجود داشت. جملاتی که می‌توان گفت قرار بود تنفس مصنوعی به اعتراضات و درگیری‌های خاموش شده باشد.

ایسناپلاس:سخنرانی «گلشیفته فراهانی» در مراسم افتتاحیه جشنواره فیلم برلین شاید یکی از روان‌ترین و شسته رفته‌ترین سخنرانی‌های این چندماهه فعالان و مخالفان جمهوری اسلامی ایران بوده‌است. متنی روان حاوی همه کلیدواژه‌ها و همه مفاهیمی که در بهترین جملات ریخته شده تا بلافاصله بعد از ۴۴مین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی و خاموشی کامل اعتراضات در ایران  در یک مراسم فرهنگی بین‌المللی گفته شود. تا شاید بتواند شوک تازه‌ای به اعتراضات در ایران بدهد. شوکی که خود فراهانی هم با جملاتی که می‌گوید می‌داند کارساز نیست اما تلاش دارد بگوید این جنبش همچنان زنده‌است. او در ابتدای سخنرانی کوتاه خود جمله‌ای از مولانا را وام می‌گیرد و اعتراضات خاموش شده ایران را که در ابتدا بسیار داغ و شعله‌ور در رسانه ها به نظر می رسید به باران تشبیه می‌کند. بارانی که با تُندر شروع شد اما  حالا به نم‌نم‌های خودش رسیده‌است و در این نم‌نم باران است که گل می‌تواند رشد کند. توجیهی شاعرانه برای خاموش شدن و از سکه افتادن  اعتراضات اخیر که حتی دیگر از ترندهای مجازی نیز افتاده است. بعد از آن در ادامه حرف‌هایش از انقلاب آفریقا یاد می‌کند که بیش از ۸۰۰ روز طول کشید و باز هم خاموشی اعتراضات در ایران را  اینطور توجیه می‌کند.

او در مورد بعد به شکل التماس‌گونه‌ای اعتراضات در ایران را که به اذعان تمام کارشناسان رسانه و جامعه‌شناسان بُعد رسانه ای بسیار بزرگتری نسبت به آنچه در میدان رخ داد داشت را به «انقلاب» تشبیه می‌کند و از باقی مردم و رسانه‌های خارج از ایران نیز می‌خواهد که به جای لفظ اعتراض از انقلاب استفاده کنند تا بر بزرگی و عظمت نداشته ماجرا اضافه کند. این در حالیست که اعتراض برای بسیاری از مردم داخل ایران که با وجود اعتراض به مسائل  مختلف خواهان زندگی در این کشور و این نظام هستند لفظ صحیح‌تر و دقیق‌تری است تا انقلابی که قرار باشد سردمدارانش او و امثال  پهلوی و باقی تجزیه طلب‌ها باشند و این جملات او تنها مصرف خارجی  برای چنین فستیوال‌هایی خواهد داشت تا از روی ترحمی که او با کلماتش ایجاد می‌کند فضای نمایشی دراماتیکی را ایجاد کند.

او در بخش دیگری از حرف‌هایش رژیم ایران را از زاویه دید خودش توصیف می‌کند و بعد بلافاصله به واسطه حضور در این مراسم گریزی به فرهنگ و هنر می زند که در ایران تحت دیکتاتوری قرار دارد و بعد از آن به مخاطبان اروپایی و غربی خود التماس می‌کند که به کمک‌شان برای زنده نگه‌داشتن این باران احتیاج دارد. کمکی که فراهانی حتی ذره‌ای به چند و چون آن اشاره‌ای نمی‌کند. اما  مردم ایران  این کمک را تنها از طریق  انواع و اقسام تحریم‌ها احساس کرده‌اند و احتمالا جمله بعدی او نیز نشان دهنده همین ماجراست. او بلافاصله به جنگ اوکراین و پهپادهای ایرانی اشاره می‌کند و بعد از برلین، آلمان و فرانسه کمک می‌خواهد که برای تحقق شعار «زن، زندگی، آزادی» که در نتیجه سقوط رژیم حاکم کمک کنند. دقیقا دو کشور مهمی که در جریان جنگ تحمیلی و بعد از آن چه در جریان سلاح‌های شیمیایی و چه در پناه دادن به سازمان منافین بدترین آسیب‌ها را به ایران زدند.

آنچه که گلشیفته فراهانی در جشنواره برلین از خود نشان داد واضح‌ترین و دقیق‌ترین تصویر از بهترین حالت یک زن ایرانی است که ذائقه غربی نیز برایش دست می‌زند. زنی با موهای  مشکی، چشم و ابروهای شرقی و آرایش شده روبرویش بایستد و ملتمسانه در یک رویداد بین‌المللی التماسش کند و حرفهای تاثیرگذار بزند و بعد از آن مخاطب غربی دستمال سفیدش را از کیفش بیرون بیاورد و از سر ترحم برای بخت و اقبال بد دختر ایرانی اشک گوشه چشم‌هایش را پاک کند و دست آخر بگوید طفلی‌ها و کاش دولت‌های غربی کاری برایشان کنند!

مثلا طومار تحریم‌ها را برای سقوط حکومت ایران، این توهم بزرگ بین‌المللی افزایش دهد. بله این ایران مطلوب جشنواره بین المللی برلین است و این سخنرانی بزک‌شده‌ترین سخنان  طرفدار این انقلاب ساختگی که یک روز بعد از فراخوان بی‌جان ۲۷ بهمن‌ماه در برلین مطرح شد.