ورزشی

کشاورز بوشهری که با سنگ قبر مارادونا خبرساز شد

به گزارش شفاف ، بعداً خراسان نوشت: “در آن زمان ، هیچ کس در یک روستای کوچک در استان بوشهر تصور نمی کرد که شخصی تصمیمی غیرمعمول گرفته است ، اما با انتشار یک عکس عجیب ، بتدریج همه با عواقب این تصمیم غیرمعمول روبرو شدند.” خودشه. عکس ادامه دارد و در مورد کل ایران صحبت شد. برخی از هموطنان من آن را پرستش مردگان می دانستند ، برخی آن را شوخی توصیف می كردند ، برخی آن را عشق دیوانه می نامیدند ، برخی آن را تلاش برای ظهور می نامیدند و البته حسین هوشیار به همه این عقاید احترام می گذارد ، اما چیزی به ذهنم خطور نكرد. شخصی برای مارادونا در یک روستای ناشناخته در بوشهر یک سنگ قبر درست می کند و سپس با دمپایی می ایستد ، نه فقط یک داستان در پس زمینه برای گرفتن عکس برای دیده شدن. بنابراین شروع به جستجو کردم تا اینکه شماره تلفن حسین هوشیار ، صاحب این عکس را پیدا کردم. در زیر گفتگوی ما با این کشاورز 47 ساله بوشهری را می خوانید.

من بیش از سی سال طرفدار مارادونا هستم

داستان عاشقانه حسین هوشیار ، از روستای علی آباد جیناک در دلوار ، تنگستان ، برای جام 1989 آمریکا به آرژانتین و مارادونا می رود. وی گفت: “این اولین بازی هایی بود که برای آرژانتین و مارادونا انجام دادم.” “البته مارادونا در آنجا درخشش نکرد.” من از حسین پرسیدم که آیا او از تلویزیون بازی می کند یا نه ، وی پاسخ داد: “نه. ما شبکه های عربی را با کمک آنتن از یک تلویزیون سیاه و سفید 14 اینچی تماشا کردیم. سپس بازی های 1990 آمد و در آن بازی ها بود که آرژانتین با درخشش مارادونا و تاکتیک دفاعی معروف کارلوس بیلاردو به فینال رسید. “اما جام جهانی 94 مارادونا را به دوپینگ نیز متهم كرد.” حسین با لهجه زیبای جنوبی گفت: “دلیل این ممنوعیت دوپینگ نبود.” او خوشبختی خود را به خاطر محرومیت مارادونا به یونان ، که جلوی دوربین ها می آید ، نسبت می دهد و می گوید: خندیده‌ام. من با مارادونا زندگی کردم. “من همیشه او و کارهایش را تماشا کرده ام و فکر می کنم آرژانتین بعد از مارادونا دیگر نیست.”

من اعتقادی به مراسم خاکسپاری نداشتم

حسین چهارشنبه شب در مورد مرگ مارادونا گفت: “من در خانه نشسته بودم.” دیدم تلفنم خیلی زنگ میخوره. یکی از دوستان گفت شما می دانید مارادونا مرده است؟ گفتم چه شوخی می کنی؟ گفت نه حق با من است. تلفن را قطع کردم و گفتم این چه نوع شوخی است؟ دوباره تماس گرفتند. دوستم گفت من تضمین کردم که خبر درست است. او با اینکه طرفدار آلمانی بود ، تلفنی گریه کرد. من آنجا 50٪ اعتقاد داشتم ، اما وقتی می خواستم بخوابم ، با خودم گفتم که مارادونا لبه های زیادی دارد و این یکی از آنهاست. شاید بیشتر خودم را دلداری می دادم. من به اینترنت نمی روم. من فقط گاهی اوقات از WhatsApp بازدید می کنم. اما وقتی دیدم هم تیمی مارادونا در خیابان ها جیغ می کشد ، وقتی دیدم دختر مارادونا ، دالما ، در ورزشگاه تیم بوکاجونیورز که دوستانم برای من فرستاده اند ، فریاد می کشید ، باور نمی کردم. “قبلاً اعتقادی نداشتم که جسد را دیده ام و گفته ام جسدی جعلی است.”

می خواستم جلوی چشمم مارادونا را به یاد بیاورم

در وسط گفتگوی ما ، کیهان ورزشی ، دنیا ورزش و … از شهرهای اطراف. در مورد پوسترها و عکسهایی صحبت می کند که یکی از مجلات میانی برای خودش گرفته و در یک آلبوم جمع آوری کرده است. البته همه چیز با مارادونا منطقی است و تصاویر مربوط به هم تیمی مارادونا است یا هم تیمی مارادونا. حالا ، پس از مرگ مارادونا ، او می خواست کاری انجام دهد تا مارادونا را به یاد بیاورد. حال ، وقتی از او دلیل آرامگاه س askedال شد ، وی می گوید: «من فکر کردم این مجسمه چندان مناسب روستای ما نیست. پس دوست ندارم مردم فقط بعد از مرگ مجسمه بسازند. تنها چیزی که همیشه می توانست جلوی چشمانم باشد ، سنگ قبری بود که جلوی در خانه ام بگذارم و هر وقت بیرون می رفتم یادم باشد. بنابراین من یک سنگ قبر سفارش دادم. آنها وقتی به او گفتند مارادونا را نامگذاری کند ، خندیدند. طبق وصیت آن مرحوم ، روی سنگ قبر نوشتم “توپ متشکرم”. این به من بستگی داشت که چه چیزی روی نام او بنویسم. ما به عنوان یک مقام ثروتمند و مغرور هستیم ، اما در پایان فکر کردم خدای فوتبال بهتر است. “خدای فوتبال دیگو آرماندو مارادونا”.

عکس توسط یک سازنده سنگ قبر گرفته شده است

از حسین که عکس معروف را در کنار سنگ مزار قرار داده بود ، پرسیدم که حسین پاسخ داد: “ما سنگ قبر را آوردیم و جلوی خانه گذاشتیم. وقتی کارم را تمام کردم ، حتی روی صورتم آب پاشیدم. به دوستم گفتم که از من در نزدیکی مقبره از من عکس بگیرد. او عکس را گرفت و برایم فرستاد.” از آنجا که من به هیچ وجه صفحه مجازی ندارم ، عکس را روی گروه دوستانم قرار دادم ، پس از مدتی دیدم که پیامی دارم و دوباره یک مکالمه تلفنی دارم ، آنها عکسی را که افراد مختلف به اشتراک گذاشته اند برای من ارسال کردند. حتی دوست ندارم اسیر شوم. قاسم گفت چه می گویی. این عکس اکنون جهانی است. “همه جا درباره تصویر شما صحبت می کنند”

این سنگ تا روز قیامت اینجاست

فکر می کنم حسین هم واکنش هایش را در مورد کارهایش اینجا و آنجا خوانده است. وی گفت: “من به نظر همه احترام می گذارم.” اما نمی خواستم کار من مثل بت پرستی باشد. من مارادونا را دوست داشتم و حاشیه های او را می شناختم. اما به نشانه عشقم به او ، این سنگ قبر را گذاشتم. من دو فرزند دارم و به فرزندانم دستور می دهم در صورت شکستن سنگ پاک کننده ای نصب کنند. اتفاقاً ، شوهرم که 15 سال با عشق و علاقه من به فوتبال زندگی کرده است ، هیچ اعتراضی ندارد و مارادونا را ناراحت می کند. “مطمئن باشید که این سنگ قبر تا روز قیامت در خانه من خواهد بود.”