فیلم Uncharted

فیلم Uncharted، اقتباسی هیجان انگیز از مجموعه بازی های ویدیویی محبوب پلی استیشن، سفری پرماجرا را به دنیای شکار گنج های گمشده به تصویر می کشد و مخاطبان را به اعماق تاریخ و رازهای پنهان می برد. این فیلم با هنرنمایی تام هالند در نقش نیتن دریک جوان، همراه با مارک والبرگ در نقش ویکتور سالیوان، قصه ای از رفاقت، خیانت و جست وجوی بی وقفه برای گنجی افسانه ای را روایت می کند.

در دنیای سینما، ساخت فیلم هایی بر اساس بازی های ویدیویی همواره با چالش های بسیاری همراه بوده است. اقتباس از یک بازی محبوب و موفق نیازمند درک عمیق روح بازی و ارائه آن به گونه ای است که هم برای طرفداران قدیمی جذاب باشد و هم مخاطبان جدید را به خود جلب کند. فیلم Uncharted نیز از این قاعده مستثنی نبود؛ اثری که برای سال ها در برزخ تولید قرار داشت و سرانجام در سال ۲۰۲۲ راهی پرده های سینما شد. این مقاله به کنکاش در تمامی ابعاد این فیلم، از پیچیدگی های داستان و نقش آفرینی بازیگران گرفته تا روند تولید پر فراز و نشیب و بازخوردهای منتقدان و تماشاگران، می پردازد. با ما همراه شوید تا کشف کنیم که آیا این ماجراجویی سینمایی توانست به قله های موفقیت دست یابد یا تنها سایه ای از شکوه بازی اصلی بود.

داستان فیلم Uncharted: ماجراجویی برای کشف گنج ماژلان

داستان فیلم Uncharted به ریشه های نیتن دریک، قهرمان کاریزماتیک و ماجراجوی شناخته شده از سری بازی ها، بازمی گردد. در آغاز داستان، مخاطب با نیتن دریک (با بازی تام هالند) و برادرش، سم، آشنا می شود که دوران کودکی خود را در یتیم خانه می گذرانند. آن دو با رویاهای بزرگ و علاقه ای وافر به تاریخ و گنج های پنهان، روزها را سپری می کنند. یکی از شب ها، در تلاش برای سرقت یک نقشه تاریخی که به سفر ماژلان مربوط می شود، دستگیر می شوند و این حادثه منجر به جدایی اجباری سم از نیتن و یتیم خانه می شود. سم، پیش از رفتن، حلقه خانوادگی خود را که متعلق به جدشان، سر فرانسیس دریک، است به نیتن می دهد و به او قول بازگشت را می دهد؛ قولی که نیتن سال ها چشم انتظار آن باقی می ماند.

پانزده سال می گذرد و نیتن در نیویورک به عنوان یک ساقی در رستورانی شیک کار می کند، اما مهارت های جیب بری او، که از دوران کودکی پرورش داده، همچنان پابرجا است. زندگی آرام او با ورود ویکتور «سالی» سالیوان (با بازی مارک والبرگ) دگرگون می شود. سالی، یک شکارچی ثروت باتجربه و دوست قدیمی سم، به نیتن خبر می دهد که سم ناپدید شده است. او نیتن را متقاعد می کند که برای یافتن گنج گمشده ماژلان، که سم در پی آن بوده، با او همراه شود. این گنج افسانه ای شامل طلا و جواهراتی است که در طول سفر تاریخی ماژلان جمع آوری شده اند و در مکانی نامعلوم پنهان گشته اند.

شخصیت های کلیدی و روابط پیچیده

سفر نیتن و سالی به سوی یافتن گنج، آن ها را به سوی حراجی پر زرق و برقی می کشاند، جایی که با سانتیاگو مونکادا (با بازی آنتونیو باندراس)، وارث آخرین نسل از خانواده مونکادا که خود نیز به دنبال این گنج است، مواجه می شوند. مونکادا یک شخصیت شرور و بی رحم است که برای رسیدن به اهدافش از هیچ کاری فروگذار نمی کند و دستیار او، جو برادوک (با بازی تاتی گابریل)، رهبر مزدوران مونکادا، به خشونت و بی رحمی شهرت دارد.

در طول این ماجراجویی پرخطر، نیتن و سالی با کلوئی فریزر (با بازی سوفیا تیلور علی) ملاقات می کنند. کلوئی، یک شکارچی گنج مستقل و باهوش است که صلیب طلایی دیگری را که برای پیدا کردن گنج ماژلان ضروری است، در اختیار دارد. رابطه بین نیتن و کلوئی از ابتدا با تنش، بی اعتمادی و کشمکش های عاشقانه همراه است، اما این شیمی پویا، چاشنی هیجان انگیزی به داستان می افزاید.

قلب تپنده داستان، رابطه نیتن و سم است که از طریق فلاش بک ها و مکاتبات پنهانی سم، عمق پیدا می کند. نیتن در تمام طول فیلم در جست وجوی برادر گمشده اش است و این جست وجو، انگیزه ای قوی برای او در مواجهه با خطرات و فریب های مسیر می شود. رابطه نیتن و سالی نیز از یک همکاری ساده فراتر می رود و به یک پیوند پدرانه و شاگردی تبدیل می شود. سالی، با وجود گذشته ای مبهم و انگیزه های بعضاً خودخواهانه، در نهایت به یک مربی و دوست وفادار برای نیتن بدل می گردد.

جست وجوی گنج ماژلان در فیلم Uncharted تنها به معنای یافتن طلا و جواهر نیست؛ بلکه سفری است برای کشف خود، بازتعریف مفهوم خانواده و درک این حقیقت که گاهی بزرگ ترین گنج، نه در صندوق های مخفی، بلکه در روابط انسانی و ماجراجویی مشترک نهفته است.

این سه نفر – نیتن، سالی و کلوئی – راهی بارسلونا می شوند، جایی که گمان می رود سرنخ های بعدی پنهان شده اند. آن ها با دنبال کردن نشانه ها در دفتر خاطرات خوان سباستین الکانو، همکار ماژلان، به کلیسای سانتا ماریا دل پی می رسند و دخمه ای مخفی را کشف می کنند. اما این کشف تنها آغاز راه است؛ آن ها با تله های مرگبار و حملات مزدوران مونکادا مواجه می شوند که هر لحظه نفس گیرتر از قبل می گردد. سرانجام، با استفاده از دو صلیب طلایی، نقشه نهایی گنج که مکان آن را در فیلیپین مشخص می کند، فاش می شود.

لحظه به لحظه این سفر با اکشن های پرهزینه، معماهای جذاب و نبردهای هیجان انگیز آمیخته است. نیتن و سالی باید نه تنها با مونکادا و برادوک مقابله کنند، بلکه باید به یکدیگر و حتی به کلوئی نیز اعتماد کنند. این ماجراجویی آن ها را از زیرزمین های بارسلونا به هواپیمایی در حال پرواز و سپس به جزایر مرموز فیلیپین می کشاند، جایی که کشتی های گمشده ماژلان به شیوه ای باورنکردنی، معلق در هوا، ظاهر می شوند. پایان فیلم با نبردی حماسی و صحنه های تعقیب و گریز بر فراز دریا، نقطه اوج هیجان و ماجراجویی است و مسیر را برای دنباله های احتمالی هموار می سازد.

بازیگران و تیم سازنده: چهره های آشنا و استعدادهای جدید

یکی از مهم ترین عناصر موفقیت یا شکست یک فیلم اقتباسی، انتخاب صحیح بازیگران و هدایت تیم سازنده است. فیلم Uncharted نیز در این زمینه، ترکیبی از چهره های آشنا و استعدادهای جوان را گرد هم آورد تا روح ماجراجویانه بازی را به پرده سینما منتقل کند.

بازیگران اصلی و نقش آفرینی ها

• تام هالند در نقش نیتن دریک: انتخاب تام هالند، بازیگر جوان و پرطرفدار هالیوود که بیشتر با نقش اسپایدرمن شناخته می شود، برای نقش نیتن دریک جوان، بحث های زیادی را به همراه داشت. بسیاری از طرفداران بازی نگران بودند که آیا هالند می تواند کاریزما و ویژگی های شخصیتی نیتن دریک را که در بازی ها به بلوغ رسیده است، به خوبی به تصویر بکشد. با این حال، هالند در این نقش، انرژی و طراوت خاص خود را به ارمغان آورد و نسخه ای جوان تر و آسیب پذیرتر از نیتن را به نمایش گذاشت. او با حرکات آکروباتیک و شیمی خوب با مارک والبرگ، سعی در قانع کردن تماشاگران داشت.
• مارک والبرگ در نقش ویکتور «سالی» سالیوان: مارک والبرگ یکی دیگر از انتخاب های بحث برانگیز بود، چرا که در ابتدا برای نقش نیتن دریک در نظر گرفته شده بود. در نهایت او نقش سالی، مربی و همکار بدبین نیتن را بر عهده گرفت. والبرگ توانست جنبه های مختلف شخصیت سالی، از طمع و فرصت طلبی گرفته تا وفاداری پنهان، را به خوبی نشان دهد. شیمی بین او و هالند، که تلفیقی از شوخی ها و چالش ها بود، به یکی از نقاط قوت فیلم تبدیل شد.
• سوفیا تیلور علی در نقش کلوئی فریزر: کلوئی فریزر، یکی از شخصیت های محبوب و پیچیده بازی ها، با بازی سوفیا تیلور علی به تصویر کشیده شد. علی توانست جنبه های مستقل، باهوش و تا حدی غیرقابل اعتماد کلوئی را به نمایش بگذارد. حضور او، تعادل خوبی بین دینامیک مردانه نیتن و سالی ایجاد کرد و لایه دیگری به ماجراجویی افزود.
• آنتونیو باندراس در نقش سانتیاگو مونکادا: آنتونیو باندراس، بازیگر کهنه کار و مشهور، در نقش شرور اصلی، سانتیاگو مونکادا، ظاهر شد. او با کاریزما و حضور قدرتمند خود، به نقش یک آنتاگونیست ثروتمند و بی رحم، وزن و جدیت بخشید.
• تاتی گابریل در نقش جو برادوک: تاتی گابریل در نقش جو برادوک، دستیار و مجری دستورات مونکادا، یک شخصیت خشن و ماهر در مبارزه را به تصویر کشید که چالش های فیزیکی مهمی برای نیتن ایجاد می کرد.

حضور افتخاری نولان نورث و تیم کارگردانی

یکی از لحظات دلنشین برای طرفداران پروپاقرص بازی ها، حضور افتخاری نولان نورث، صداپیشه اصلی نیتن دریک در تمام نسخه های بازی Uncharted، بود. این حضور کوتاه، ادای احترامی زیبا به ریشه های بازی بود و شور و شوق خاصی در میان بینندگان ایجاد کرد. نورث در صحنه ای کوتاه در کنار تام هالند و سوفیا تیلور علی ظاهر شد و این لحظه، بسیاری از طرفداران را به وجد آورد.

روبن فلیشر، کارگردان این فیلم، که پیش از این با ساخت فیلم هایی مانند Zombieland و Venom شناخته شده بود، هدایت این پروژه عظیم را بر عهده داشت. سبک او در ترکیب اکشن با طنز و شخصیت پردازی های پویا، تا حد زیادی در Uncharted نیز نمود پیدا کرد. او تلاش کرد تا هیجان و ریتم سریع بازی ها را به سینما بیاورد و صحنه های اکشن را با چاشنی کمدی و روابط بین شخصیت ها تلفیق کند. مسئولیت سنگینی بر دوش فلیشر بود تا نه تنها یک فیلم اکشن ماجراجویی جذاب بسازد، بلکه رضایت طرفداران یک فرنچایز بسیار محبوب را نیز جلب کند.

از بازی تا پرده سینما: روند پرفراز و نشیب تولید فیلم Uncharted

داستان تولید فیلم Uncharted به خودی خود می تواند به یک ماجراجویی پر پیچ و خم تبدیل شود؛ ماجرایی که نزدیک به ۱۵ سال به طول انجامید و در هالیوود به جهنم توسعه (Development Hell) معروف شد. این فیلم از سال ۲۰۰۸ در مراحل اولیه توسعه قرار گرفت و بارها با تغییر کارگردانان، نویسندگان و بازیگران اصلی مواجه شد.

سال ها انتظار و کارگردانان متعدد

1. در ابتدا، آوی آراد، تهیه کننده مشهور، با سونی پیکچرز برای ساخت این اقتباس همکاری را آغاز کرد.
2. نام های بزرگی چون دیوید او. راسل، نیل برگر، ست گوردون، شان لوی و تراویس نایت به عنوان کارگردانان احتمالی در دوره های مختلف برای هدایت پروژه انتخاب شدند، اما هر کدام به دلایل مختلف از جمله تداخل در برنامه ریزی یا تفاوت در دیدگاه هنری، پروژه را ترک کردند. برای مثال، دیوید او. راسل در ابتدا تمایل داشت مارک والبرگ و رابرت دنیرو را در فیلم داشته باشد که با ماهیت اصلی بازی تفاوت زیادی داشت. نیل برگر نیز پس از مدتی جای خود را به نویسندگان دیگری داد و مسیر پر از چالش های پروژه ادامه پیدا کرد.
3. حتی بازیگران متعددی از جمله ناتان فیلیون (که طرفداران بازی به شدت او را برای نقش نیتن دریک پیشنهاد می کردند)، کریس پرت، و البته مارک والبرگ در مقطعی برای نقش نیتن دریک در نظر گرفته شدند، پیش از آنکه تام هالند در سال ۲۰۱۷ برای نسخه جوان تر این شخصیت انتخاب شود.

این چرخش های مداوم در تیم سازنده و بازیگران، پروژه را بارها به عقب انداخت و گمانه زنی های زیادی را درباره آینده آن ایجاد کرد. هر بار که نام جدیدی برای کارگردانی یا بازیگری مطرح می شد، امیدها دوباره زنده می شد و با ترک آن ها، این امیدها کمرنگ می گشت. این وضعیت، نشان دهنده چالش عظیم انتقال دنیای یک بازی ویدیویی پرطرفدار به مدیوم سینما بود که نیاز به حساسیت و درک ویژه ای داشت.

چالش های تولید و همه گیری

پس از سال ها کشمکش و تغییرات بی شمار، سرانجام در ژانویه ۲۰۲۰، روبن فلیشر برای کارگردانی انتخاب شد و با تایید حضور آنتونیو باندراس، سوفیا تیلور علی و تاتی گابریل، به همراه تام هالند و مارک والبرگ، گروه بازیگری نهایی شکل گرفت. فیلمبرداری اصلی در تاریخ ۱۶ مارس ۲۰۲۰ در اطراف برلین آغاز شد، اما طولی نکشید که با شروع همه گیری جهانی کووید-۱۹، تولید فیلم در اواسط مارس متوقف شد. این توقف اجباری، چالش های جدیدی را به پروژه اضافه کرد.

تیم سازنده با رعایت پروتکل های بهداشتی سخت گیرانه و فاصله گذاری اجتماعی، توانست فیلمبرداری را در تاریخ ۱۵ جولای ۲۰۲۰ از سر بگیرد. لوکیشن های فیلمبرداری شامل استودیوهای بابلسبرگ در آلمان، شهرهای جذاب اسپانیا از جمله والنسیا و بارسلونا، و در نهایت فیلیپین بود. این تنوع لوکیشن ها به فیلم جلوه ای جهانی بخشید و حس ماجراجویی را تقویت کرد. در اکتبر ۲۰۲۰، تام هالند اعلام کرد که فیلمبرداری به پایان رسیده است، پس از نزدیک به هشت ماه کار فشرده و پرچالش در سایه همه گیری. این مدت زمان طولانی و چالش های پشت سر گذاشته شده، گواهی بر تعهد تیم سازنده برای به نتیجه رساندن این پروژه رویایی بود.

همانطور که مشاهده می شود، تولید فیلم Uncharted خود داستانی از پایداری و مقابله با موانع بود. این روند طولانی و طاقت فرسا، انتظارها را برای کیفیت نهایی فیلم بالا برد، چرا که پس از این همه سال و تلاش، تماشاگران انتظار یک اثر برجسته را داشتند.

نقد و بررسی فیلم Uncharted: آیا این اقتباس موفق بود؟

پس از سال ها انتظار و یک روند تولید پرفراز و نشیب، فیلم Uncharted سرانجام در فوریه ۲۰۲۲ اکران شد. اما آیا این اقتباس سینمایی توانست انتظارات بلندپروازانه طرفداران بازی و منتقدان را برآورده کند؟ پاسخ به این سوال، پیچیده و تا حدی دوگانه است.

بازخورد منتقدان: نظرات متفاوت

منتقدان سینمایی نظرات متفاوتی درباره فیلم Uncharted ارائه دادند. در وب سایت راتن تومیتوز، این فیلم تنها توانست ۴۰٪ امتیاز مثبت را از ۲۶۲ بررسی کسب کند، با میانگین نمره ۵.۳ از ۱۰. اجماع منتقدان در این وب سایت چنین بود: «آنچارتد با بازیگرانی امیدوارکننده اما با عنوانی گمراه کننده، از یک منبع پرفروش بهره برداری می کند تا پژواکِ نااُمیدکننده ای را از فیلم های ماجراجویی برتر ایجاد کند.»

در وب سایت متاکریتیک نیز که بر اساس میانگین وزنی نمرات را محاسبه می کند، فیلم امتیاز ۴۵ از ۱۰۰ را بر اساس ۴۴ نقد کسب کرد که نشان دهنده «نقدهای مختلط یا متوسط» است. بسیاری از منتقدان، سکانس های اکشن پرهیجان و جلوه های ویژه قابل قبول فیلم را ستودند و شیمی بین تام هالند و مارک والبرگ را یکی از نقاط قوت اصلی دانستند که توانست لحظات مفرحی را رقم بزند. تعقیب و گریز هوایی در نیمه دوم فیلم و صحنه های مبارزه به خوبی طراحی شده بودند و هیجان لازم را برای یک فیلم ماجراجویی فراهم می کردند.

با این حال، نقاط ضعف قابل توجهی نیز مورد انتقاد قرار گرفت. بسیاری از منتقدان، داستان فیلم را ضعیف، سطحی و قابل پیش بینی دانستند. عمق داستانی که در بازی ها وجود داشت، در فیلم کمتر دیده می شد و شخصیت ها، به ویژه شخصیت شرور، از پرداخت کافی برخوردار نبودند. عدم وفاداری کامل به ریشه های داستانی و شخصیت پردازی بازی ها نیز یکی دیگر از گلایه های اصلی بود. منتقدان معتقد بودند که فیلم نتوانسته روح و جادوی سری بازی های Uncharted را به طور کامل منتقل کند و بیشتر شبیه به یک کپی کم رنگ از فیلم های ماجراجویی مشهور دیگر، مانند ایندیانا جونز یا گنجینه ملی، به نظر می رسد.

بازخورد مخاطبان و طرفداران بازی: انتظارات و واقعیت

بازخورد مخاطبان و به ویژه طرفداران پروپاقرص بازی های Uncharted، طیف وسیع تری داشت. برخی از طرفداران، با در نظر گرفتن این فیلم به عنوان یک پیش درآمد و داستانی جدید در دنیای Uncharted، از تماشای آن لذت بردند و صحنه های اکشن و بازی هالند و والبرگ را قابل قبول دانستند. آن ها به حضور افتخاری نولان نورث و ارجاعات کوچک به بازی ها (Easter Eggs) نیز واکنش های مثبتی نشان دادند.

اما بسیاری دیگر از طرفداران، از تفاوت های کلیدی فیلم با داستان و شخصیت های بازی گله مند بودند. سن و سال نیتن دریک (که در فیلم جوان تر است)، تفاوت در رابطه او با سالی و کلوئی، و تغییراتی در پس زمینه داستانی برخی شخصیت ها، برای این گروه از طرفداران خوشایند نبود. آن ها حس می کردند که فیلم نتوانسته «نیتن دریک واقعی» یا «سالی واقعی» را به تصویر بکشد و تنها از نام و نشان بازی برای جذب مخاطب استفاده کرده است.

در مجموع، نقد و بررسی فیلم Uncharted نشان می دهد که این اثر یک موفقیت کامل برای اقتباس از بازی های ویدیویی نبود، اما در عین حال، شکست مطلق هم محسوب نمی شود. این فیلم توانست صحنه های اکشن هیجان انگیزی را به نمایش بگذارد و شیمی خوبی بین بازیگران اصلی خود ایجاد کند، اما در عمق داستانی و وفاداری به منبع اصلی، جای بحث و بهبود داشت.

فروش گیشه و موفقیت تجاری: Uncharted در گیشه چه کرد؟

یکی از مهم ترین معیارهای ارزیابی موفقیت یک فیلم در هالیوود، عملکرد آن در گیشه است. برای فیلم Uncharted که سال ها در برزخ تولید قرار داشت و بودجه قابل توجهی برای آن صرف شده بود، عملکرد تجاری اهمیت ویژه ای داشت؛ چرا که آینده فرنچایز وابسته به آن بود.

Uncharted پس از اکران جهانی خود، توانست عملکرد نسبتاً خوبی را در گیشه ها به ثبت برساند. این فیلم در مجموع بیش از ۴۰۷ میلیون دلار در سراسر جهان فروش داشت. این رقم شامل فروش داخلی (آمریکای شمالی) و بین المللی می شود. در مقایسه با بودجه تولید که حدود ۱۲۰ میلیون دلار تخمین زده شده بود، فروش ۴۰۷ میلیون دلاری، نشان دهنده سودآوری فیلم بود. این میزان فروش، Uncharted را به یکی از موفق ترین فیلم های اقتباسی از بازی های ویدیویی در تاریخ سینما تبدیل کرد.

تحلیل سودآوری و جایگاه تجاری

برای یک فیلم با بودجه ۱۲۰ میلیون دلار، فروش جهانی بالای ۴۰۰ میلیون دلار معمولاً به معنای موفقیت تجاری است. این سودآوری برای سونی پیکچرز، استودیوی سازنده، بسیار دلگرم کننده بود. این موفقیت تجاری، برخلاف نقدهای متوسطی که فیلم دریافت کرده بود، مسیر را برای ساخت دنباله های احتمالی هموار کرد و نشان داد که حتی با وجود کمبودهای داستانی، جذابیت برند Uncharted و حضور بازیگرانی چون تام هالند و مارک والبرگ، برای مخاطبان جهانی کافی بوده تا آن ها را به سینما بکشاند.

Uncharted در شرایطی به این موفقیت دست یافت که بازار سینما همچنان درگیر عواقب همه گیری کووید-۱۹ بود و بسیاری از فیلم ها برای جذب مخاطب با چالش های جدی مواجه بودند. در چنین فضایی، عملکرد Uncharted نشان داد که ژانر اکشن-ماجراجویی و فرنچایزهای شناخته شده، همچنان پتانسیل بالایی برای جذب تماشاگران دارند. این فروش قابل توجه، به سونی این پیام را داد که سرمایه گذاری بر روی این IP (دارایی فکری) ارزشمند، نتیجه بخش بوده و می تواند به یکی از ستون های اصلی درآمدزایی آن ها در آینده تبدیل شود.

عملکرد گیشه Uncharted، علی رغم فراز و نشیب های فراوان در روند تولید و نظرات متفاوت منتقدان، توانست آینده ای امیدبخش را برای این فرنچایز در دنیای سینما رقم بزند و آن را به یکی از معدود اقتباس های موفق از بازی های ویدیویی از منظر تجاری تبدیل کند.

آینده فرنچایز Uncharted: آیا دنباله ای در راه است؟

با توجه به موفقیت تجاری فیلم Uncharted در گیشه جهانی، طبیعی است که بحث ساخت دنباله یا توسعه این فرنچایز در دنیای سینما مطرح شود. سونی پیکچرز از همان ابتدا به دنبال تبدیل Uncharted به یک فرنچایز سینمایی بلندمدت بود و عملکرد مالی فیلم، این امید را تقویت کرد.

اظهارات رسمی و گمانه زنی ها

پس از اکران و مشخص شدن فروش موفقیت آمیز فیلم، تام راثمن، رئیس سونی پیکچرز، با ابراز خرسندی از عملکرد Uncharted، رسماً اعلام کرد که این فیلم «یک فرنچایز جدید برای سونی است.» این اظهارات، چراغ سبزی برای شروع برنامه ریزی ها جهت ساخت دنباله یا حتی اسپین آف های احتمالی بود.

روبن فلیشر، کارگردان فیلم، نیز پیش از این ابراز علاقه کرده بود که به ساخت دنباله ای برای Uncharted بازگردد، اما تأکید داشت که این تصمیم کاملاً به موفقیت مالی فیلم نخست بستگی دارد. با رسیدن فروش فیلم به بیش از ۴۰۰ میلیون دلار، تردیدها برطرف شد و راه برای ادامه این ماجراجویی سینمایی هموار گشت.

یکی از مهم ترین نشانه ها برای آینده فرنچایز، صحنه پس از تیتراژ (Post-Credits Scene) فیلم است. این صحنه، که برای طرفداران بازی ها بسیار آشناست، به شخصیت سم دریک و وضعیت او در زندان اشاره می کند و این گمانه را تقویت می کند که او در دنباله فیلم ممکن است نقشی پررنگ تر ایفا کند. همچنین، به یک نقشه نازی ها و شخصیتی به نام «رومن» اشاره می شود که برای طرفداران بازی ها بسیار معنی دار است و می تواند خط داستانی اصلی قسمت بعدی را شکل دهد. این اشارات، به گونه ای طراحی شده اند که کنجکاوی مخاطب را برای دیدن ادامه داستان برانگیزند.

وضعیت فعلی پروژه

در حال حاضر، اگرچه سونی پیکچرز رسماً ساخت «Uncharted 2» را تأیید کرده و از آن به عنوان یک «فرنچایز» یاد کرده است، اما جزئیات زیادی در مورد زمان شروع تولید، بازگشت کارگردان و بازیگران اصلی، یا خط داستانی دقیق منتشر نشده است. تام هالند نیز در مصاحبه هایی ابراز علاقه به بازگشت در نقش نیتن دریک کرده و به این نکته اشاره کرده که می تواند نسخه پخته تر و نزدیک تری به نیتن دریک بازی ها را به تصویر بکشد.

گمانه زنی ها درباره داستان احتمالی Uncharted 2 بسیار است. با توجه به صحنه پس از تیتراژ و اشاره به سام دریک، انتظار می رود که داستان بعدی بیشتر به رابطه نیتن و برادرش بپردازد و ابعاد بیشتری از گذشته آن ها را فاش کند. همچنین، با توجه به گستردگی دنیای Uncharted در بازی ها، پتانسیل زیادی برای معرفی شخصیت های جدید، گنج های دیگر و لوکیشن های جذاب در سراسر جهان وجود دارد. موفقیت فیلم در گیشه، نه تنها به ساخت دنباله کمک کرد، بلکه زمینه را برای بررسی ایده های اسپین آف و گسترش دنیای Uncharted به سایر پلتفرم ها، از جمله احتمالاً سریال های تلویزیونی، فراهم می آورد. این فرنچایز اکنون فرصت دارد تا خود را به عنوان یکی از مجموعه های موفق در ژانر اکشن-ماجراجویی تثبیت کند.

حقایق جالب و ناگفته ها درباره فیلم Uncharted

پشت هر فیلم بزرگ، مجموعه ای از داستان ها، نکات پنهان و حقایق جالبی نهفته است که برای مخاطبان کنجکاو، جذابیت خاصی دارند. فیلم Uncharted نیز از این قاعده مستثنی نیست و با توجه به روند تولید طولانی و ریشه هایش در دنیای بازی های ویدیویی، نکات ناگفته فراوانی دارد.

نکات پشت صحنه و ایستر اگ ها (Easter Eggs)

• طولانی ترین جهنم توسعه: همانطور که قبلاً اشاره شد، پروژه فیلم Uncharted نزدیک به ۱۵ سال در جهنم توسعه گرفتار بود. این مدت زمان طولانی، آن را به یکی از طولانی ترین پروژه های در حال ساخت هالیوود تبدیل کرد و نام حدود ۱۰ کارگردان و بازیگران بی شمار در طول این سال ها برای آن مطرح شد. این تاریخچه پرفراز و نشیب، خود داستانی برای تعریف کردن است.
• نقش اصلی ناتان فیلیون: سال ها پیش از انتخاب تام هالند، بسیاری از طرفداران و حتی خود ناتان فیلیون، بازیگر سریال Firefly و Castle، کمپینی را برای انتخاب او در نقش نیتن دریک به راه انداختند. فیلیون به لحاظ ظاهری شباهت زیادی به نیتن دریک پخته تر در بازی ها داشت، اما در نهایت استودیو به سمت داستانی با محوریت نیتن جوان تر رفت.
• حضور افتخاری نولان نورث: یکی از دلنشین ترین ایستر اگ ها برای طرفداران، حضور کوتاه نولان نورث، صداپیشه اصلی نیتن دریک در بازی ها، بود. او در صحنه ای که نیتن و کلوئی از آب بیرون می آیند، به عنوان یک مهمان هتل ظاهر می شود و به آن ها کمک می کند. این لحظه، ادای احترامی مستقیم به جامعه بازی بود.
• اشارات به بازی ها: فیلم پر از ارجاعات کوچک به بازی هاست که طرفداران می توانند آن ها را کشف کنند. از برخی دیالوگ ها و ژست های نیتن گرفته تا نوع مبارزات و حل معماها، همگی یادآور لحظاتی از بازی ها هستند. حتی لباس نیتن دریک (تی شرت و شلوار جین) نیز الهام گرفته از لباس کلاسیک او در بازی هاست.
• الهام از Uncharted 4: اگرچه فیلم یک پیش درآمد برای داستان بازی ها محسوب می شود، اما بسیاری از سکانس های اکشن پرهیجان آن، به ویژه صحنه سقوط از هواپیما که نیتن دریک از کانتینرهای معلق آویزان می شود، مستقیماً از صحنه های نمادین بازی Uncharted 4: A Thief’s End الهام گرفته شده است. این صحنه یکی از پیچیده ترین و پرهزینه ترین بخش های فیلمبرداری بود.

تاثیر فیلم بر محبوبیت بازی ها

اکثر فیلم های اقتباسی از بازی های ویدیویی، هدفشان افزایش فروش و محبوبیت مجدد بازی های اصلی است. فیلم Uncharted نیز تا حدی توانست به این هدف دست یابد. با اکران فیلم، بار دیگر توجه بسیاری از مخاطبان جدید و حتی قدیمی به سری بازی های Uncharted جلب شد. این اتفاق باعث شد که فروش بازی های Uncharted، به خصوص نسخه های بازسازی شده برای پلی استیشن ۵ و کامپیوترهای شخصی، افزایش یابد. بسیاری از کسانی که برای اولین بار با دنیای Uncharted از طریق فیلم آشنا شدند، ترغیب گشتند تا برای تجربه کامل ماجراجویی های نیتن دریک، به سراغ بازی ها بروند. این هم افزایی بین مدیوم سینما و بازی، به نفع هر دو بخش عمل کرد و میراث Uncharted را گسترش داد.

نتیجه گیری و جمع بندی: آیا Uncharted ارزش تماشا را دارد؟

پس از تحلیل ابعاد مختلف فیلم Uncharted، از داستان و شخصیت ها گرفته تا روند تولید و بازخوردهای منتقدان و مخاطبان، اکنون می توان به این سوال پاسخ داد که آیا این ماجراجویی سینمایی ارزش تماشا را دارد؟

نقاط قوت فیلم:

• سکانس های اکشن هیجان انگیز: فیلم Uncharted در ارائه صحنه های اکشن پرهزینه و نفس گیر موفق عمل می کند. سکانس سقوط از هواپیما و نبرد بر روی کشتی های معلق، از جمله لحظات برجسته و یادماندنی فیلم هستند که هیجان زیادی را به تماشاگر منتقل می کنند.
• شیمی بین بازیگران اصلی: رابطه و شیمی میان تام هالند و مارک والبرگ، یکی از نقاط قوت اصلی فیلم است. شوخی های بین آن ها و دینامیک استاد و شاگردی، به جذابیت فیلم می افزاید.
• جلوه های بصری و لوکیشن های زیبا: فیلم از جلوه های بصری با کیفیت و لوکیشن های متنوع و چشم نواز در سراسر جهان بهره می برد که حس یک ماجراجویی جهانی را به خوبی تداعی می کند.

نقاط ضعف فیلم:

• داستان نسبتاً ضعیف و قابل پیش بینی: بسیاری از منتقدان، داستان فیلم را سطحی و بدون عمق لازم دانستند که در مقایسه با پیچیدگی های داستانی بازی ها، کمی ناامیدکننده است.
• وفاداری کمتر به منبع اصلی: برای طرفداران پروپاقرص بازی ها، تغییرات در شخصیت ها و خط داستانی اصلی، ممکن است ناخوشایند باشد.
• پرداخت ناکافی شخصیت ها: به ویژه شخصیت های شرور، از پرداخت کافی برخوردار نیستند و انگیزه های آن ها به اندازه کافی توسعه نمی یابد.

توصیه نهایی

با توجه به موارد بالا، فیلم Uncharted را می توان اثری سرگرم کننده در ژانر اکشن-ماجراجویی دانست که لحظات هیجان انگیزی را به ارمغان می آورد. این فیلم برای چه کسانی مناسب است؟

• برای دوستداران فیلم های اکشن-ماجراجویی و گنج یابی: اگر به دنبال یک فیلم پرهیجان و سرگرم کننده با صحنه های اکشن جذاب هستید، Uncharted می تواند گزینه خوبی باشد.
• برای طرفداران تام هالند و مارک والبرگ: شیمی بین این دو بازیگر، ارزش دیدن فیلم را دارد.
• برای مخاطبان عمومی: اگر با بازی های Uncharted آشنایی ندارید و تنها به دنبال یک فیلم پرهیجان برای گذراندن اوقات فراغت هستید، از آن لذت خواهید برد.

اما اگر از طرفداران پروپاقرص بازی های Uncharted هستید و انتظارات بالایی از یک اقتباس کاملاً وفادار دارید، ممکن است فیلم کمی شما را ناامید کند. بهتر است با ذهنی باز و به عنوان یک داستان جدید در دنیای Uncharted به تماشای آن بنشینید.

در نهایت، فیلم Uncharted جایگاه خود را در ژانر اکشن-ماجراجویی پیدا کرده است. این فیلم توانست به لحاظ تجاری موفق باشد و راه را برای ساخت دنباله های احتمالی هموار سازد. شاید این تنها آغاز ماجراهای سینمایی نیتن دریک باشد و در آینده، شاهد نسخه های پخته تر و نزدیک تری به روح واقعی بازی ها باشیم. حال نوبت شماست که تصمیم بگیرید: آیا آماده اید تا پا در مسیر پرمخاطره نیتن دریک بگذارید و به دنبال گنج های پنهان سفر کنید؟ اگر بله، این فیلم می تواند آغاز یک ماجراجویی جدید برای شما باشد.