فوتبال و اقتضائاتش – ایران تودی
اتفاقات ورزشگاه آزادی یکبار دیگر فوتبال را در کانون توجهات قرار داد. حارسان اخلاق چنان نگران شدهاند که انگاری نخستینبار است چنین فجایعی را در فوتبال میبینند. اگر کمی اهل تأمل بودند، میفهمیدند فوتبال همین است. یک سرگرمی مهیج که هیچ ربطی به اخلاق، پهلوانی و این حرفها ندارد.
یک سرگرمی که البته برای بشر امروز حکم نیازهای اولیه را پیدا کرده است؛ بهگونهایکه تصور جهان بدون فوتبال برای بسیاری امری ناممکن بهنظر میرسد. مشکل اصلی اینجاست که زعمای قوم از روز اول درک و فهم درستی از فوتبال نداشتند. یک روز خواستند فوتبال را اسلامی کنند و دیگر روز فکر میکردند هیچ وظیفهای در قبال فوتبال ندارند جز آنکه نگذارند پای زنها به ورزشگاهها باز شود.
بر سر در تمام باشگاهها عنوان فرهنگی نوشته شده است اما کمتر کسی است که نداند تنها چیزی که در فوتبال نیست، همانا فرهنگ است. سری به باشگاهها بزنید و ببینید بودجه فرهنگیشان را چگونه حیف و میل میکنند. اینکه بین دو نیمه فوتبال یک مداح بیاورید یا نام یک دوره از مسابقات را بهنام یک شهید ثبت کنید چه ربطی به فرهنگ دارد؟
این سطحینگری از فرهنگ البته به فوتبال ختم نمیشود و الحمدالله در تمام شئون فردی و جمعی ما ساری و جاری است اما چون فوتبال بیشتر مورد توجه است، حساسیت بیشتری برمیانگیزد. خدا رحمت کند ناصر حجازی را که وقتی از او درباره فساد در فوتبال پرسیدند، گفت: «مگر بقیه جاها عاری از فساد است که از فساد در فوتبال حرف میزنید؟». فوتبال هم جزئی از اجزای یک جامعه است.
نمیتوان در اقتصاد، سیاست، اجتماع و فرهنگ فاسد بود اما در فوتبال پاک و پاکیزه. چنین توقعی از فوتبال در هیچ جای دنیا وجود ندارد. علاوه بر این، فوتبال بهدلیل ذات سرگرمکنندهاش درست مثل صنعت سینما به همین حواشی مبتذلش زنده است. اصلاً در ورزشگاه بهویژه ورزشگاههای بزرگ امکان دیدن فوتبال بهمعنای واقعیاش وجود ندارد. آن تجمعات بزرگ و دورهم جمعشدنها بیش از آنکه برای دیدن فوتبال باشد، برای به هیجان آمدن است و ترشح دوپامین.
بخش اعظم آن جمعیتی که پریروز به ورزشگاه آمدند ازقبل میدانستند به چه مقصود و منظوری میروند و قرار است چه فحشهایی نثار تیم حریف و دروازهبان نگونبختش کنند. خود دروازهبان هم میدانست چه فاجعهای در انتظار اوست. مثلاً توقع داشتید تماشاچی فوتبال در قبال این نقلوانتقال چه واکنشی نشان دهد؟ خیلی شیک و مجلسی از زحمات این چندساله بیرانوند تشکر کند و برایش آرزوی توفیق؟
این روزها در مسابقات کشتی هم که روزگاری ورزش پهلوانان بود دم به دقیقه چاقوکشی میشود آنوقت شما از فوتبالیها چه توقعی دارید؟ اشتباه نکنید. نه میخواهم این وقایع زشت و زننده را طبیعی جلوه دهم، نه اینکه هیچ رفتار ناپسندی را توجیه کنم. فقط میخواهم بگویم موقعیت را درک کنیم و بدانیم در مورد چه صحبت میکنیم.
نه از دیگران توقع بیجا داشته باشیم، نه مثل همیشه چاره کار را در تعطیلی، توقیف و بگیر و ببند بدانیم. این نسلی که در ورزشگاه بهراحتی فحش میدهد در همین سرزمین و تحت سیطره همین دستگاههای فرهنگی تربیت شدهاند. زن و مرد هم ندارد. لطفاً سریع زنان این سرزمین را متهم نکنید. اگر این تماشاگران بیادبند و فاقد شخصیت، آنها را به زن و مرد تقسیم نکنیم. مردان میتوانند ناسزا بگویند و با آجرپاره و چاقو از خجالت هم دربیایند اما خانمها موظف به رعایت حیا، ادب و احترامند؟ که گفته؟ اگر حقیقتاً معتقدیم فاجعهای رخ داده است، باید چاره درستی بیندیشیم.
اول از همه باید به هوادار حالی کرد که فوتبال یک صنعت است و پول در آن حرف اول و آخر را میزند. اخلاق، معرفت و پایبندی به رنگ و باشگاه یک شعار تبلیغاتی است و اگرچه این شعارهای تبلیغاتی هم جزوی از بازی است، اما درنهایت بازی است. درست مثل این میماند که تماشاگران یک فیلم آنقدر فیلم را جدی بگیرند که نقش منفی فیلم را در کوچه و خیابان لت و پار کنند. به همین مسخرگی.
دوم اینکه ساختار این فوتبال مشکلات جدی دارد و هربار که کسی خواسته است دست به ترکیب آن بزند، چنان بلایی به سرش آوردهاند که آن سرش ناپیدا. تا این ساختار کنفیکون نشود و آن را به اهلش نسپارند آش همین آش است و کاسه همین کاسه.
این فوتبال کلی آدم اضافی دارد. به بهانههای امنیتی و اخلاقی، کلی آدم بیربط وارد این فوتبال شدهاند که بیتعارف باید آنها را دور ریخت. اصلاً همین نکتهای که بهعنوان نکته دوم مطرح کردم، اگر درست شود خودبهخود خیلی چیزها درست میشود.
۲۵۱۲۵۶