عواقب طولانی مدت عفونتها در بدن
تیمی از محققان دانشگاه وریج بروکسل، به سرپرستی پروفسور کیاوش موحدی، با جزئیات، نحوه عملکرد سیستم ایمنی بدن در برابر حملات عوامل بیماری زا به مغز، را ترسیم کرده است.
این یافتهها بینشهای جدیدی را بر تعاملات میزبان و پاتوژن و عواقب بلندمدت عفونتهای مغزی ارائه میدهد و نشان میدهد که چگونه انواع مختلف سلولهای ایمنی در دفاع از بدن در برابر عفونتهای مغزی نقش دارند.
محققان توانستند نشان دهند: اولین خط دفاعی، توسط ماکروفاژهای مقیم مغز، نوعی گلبول سفید، تشکیل میشود. این ماکروفاژها سپس تعداد زیادی از ماکروفاژهای مشتق شده از خون را که به کنترل بیماری کمک میکنند، جذب میکنند. سپس این “ماکروفاژهای استخدام شده”، دوباره به همان سرعت پس از رفع عفونت ناپدید میشوند.
محققان دریافتند؛ این مطالعه، توانایی چشمگیر چشم انداز ایمنی مغز، برای بازگشت سریع به حالت طبیعی خود، را نشان میدهد. همچنین آنها مشاهده کردند که چگونه سلولهای خاصی، حتی پس از بهبودی، به مدت طولانی تغییر خود را حفظ کرده و نوعی «حافظه» از عفونت دارند.
زمانی که در طول زندگی، از عفونتهای متعدد، رنج ببریم (به عغنوان مثال همه گیری کووید-۱۹ را در نظر بگیرید) عملکرد ماکروفاژهای بافتی میتواند تغییر کند. آیا چنین عفونتهای اولیه در مغز، بر احتمال ابتلا به سایر اختلالات عصبی، مانند مولتیپل اسکلروزیس یا زوال عقل تأثیر میگذارد؟ این مساله، بدون شک به موضوع داغ آینده در جامعه تحقیقاتی تبدیل خواهد شد.
مغز، به عنوان یک پست فرماندهی مرکزی عمل میکند که هر فرآیندی را در بدن ما کنترل میکند؛ بنابراین ضروری است که مغز، همچنین بتواند از خود در برابر بیماری محافظت کند. این امر تا حدی از طریق موانع پیچیدهای که دسترسی به مغز را محدود میکنند به دست میآید.
هرچند با وجود این لایههای مختلف دفاعی، برخی از پاتوژن ها، باز هم به مغز نفوذ کنند که میتواند به ایجاد بیماریهای خطرناک و تهدید کننده، بینجامد. با این حال، حتی اگر در نهایت، عفونت با موفقیت کنترل شود و عوامل بیماری زا از بین بروند، ممکن است بیماران به مدت طولانی، از مشکلات عصبی رنج ببرند؛ بنابراین بسیار مهم است که پویایی برهمکنش میزبان و پاتوژن و پیامدهای بلندمدت آن، به خوبی درک شود.
این تیم تحقیقاتی، عفونت تریپانوزوما بروسی، میکروارگانیسم خطرناکی که به مغز حمله میکند، را بررسی کردند، آنها دریافتند: این انگلهای تک سلولی در جنوب صحرای آفریقا زندگی میکند و میتواند باعث آسیب شناسی عصبی کشنده شوند. اگرچه دانشمندان از پیش میدانستند که این انگلها به مغز نفوذ میکنند، مسیر عفونت و ماهیت پاسخ میزبان، تا به حال به خوبی شناخته نشده بود. محققان، این عفونت را در موش ها، مورد مطالعه قرار دادند.
آنها دریافتند: این انگلها ابتدا به بافتهای مرزی مغز، معروف به مننژ و شبکه مشیمیه، حمله میکنند و سپس به حفرههای پر از مایع و بافت عصبی راه مییابند. با استفاده از چندین فناوری پیشرفته، محققان واکنش سیستم ایمنی را با جزئیات زیاد ترسیم کردند.
ماکروفاژها، اولین خط دفاعی را به عهده میگیرند و سیگنالهایی را به بقیه بدن ارسال میکنند تا سلولهای ایمنی مشتق شده از خون را به مغز جذب کنند.
نتایج تحقیقات محققان نشان داد: ماکروفاژها در هنگام تهاجم پاتوژن به مغز، بسیار مهم هستند. ما همچنین دریافتیم، ماکروفاژهای محلی و ماکروفاژهای جذب شده از خون، نقشهای متفاوتی را در طول عفونت ایفا میکنند. به عنوان مثال، سلولهای ایمنی مشتق شده از خون، بیان بالاتری از پروتئینهای ضد میکروبی، دارند. به این معنی که آنها میتوانند به خوبی انگلها را از بین ببرند.
این تیم بررسی کردند، پس از درمان موفقیت آمیز بیماری، چه اتفاقی برای این سلولهای ایمنی رخ میدهد.
محققان دریافتن: به محض از بین بردن انگل ها، ماکروفاژهای جذب شده از خون به سرعت از مغز خارج شدند. در نتیجه ضروری است، که مغز پس از درمان عفونت، به سرعت به حالت عادی خود بازگردد.
پژوهشگران دریافتند:ماکروفاژهای ساکن در نواحی مرزی مغز تا ماهها پس از حذف انگل ها، در حالت فعال تری باقی میمانند و این نشان میدهد که آنها نوعی «حافظه» از عفونت را حفظ کردهاند. مطالعات در سایر بافتها قبلاً نشان داده بودند که این حافظه از عفونت، میتواند توانایی ماکروفاژها را برای پاسخ به تهدیدات آینده تغییر دهد.
نتایج تحقیقاتی در مجله Immunity منتشر شدهاند.
منبع: سیناپرس