ضرورت پرهیز از دوقطبی کردن رابطه با عربستان

نقد رویکرد باکو در حادثه حمله به سفارت

برآیند اظهارنظرهای انجام شده صرفنظر از رویکردهای جناحی،استقبال از این رخداد و ارزیابی مثبت از این تحول است و طبعا تداوم این قبیل گفتگوها برای رسیدن به یک اجماع نخبگی، می تواند دستگاه دیپلماسی را در ادامه راه برای اخذ بهترین تصمیم یاری نماید. مهم این است که با پرهیز از دوقطبی سازی تجدید رابطه با ریاض، این موضوع را یک رخداد ملی تلقی کرده و اجازه ندهیم که رویکردهای حزبی و جناحی این اقدام سنجیده را در بستر زمان به یک چالش تبدیل کنند.توجه به چند واقعیت می تواند در این مسیر موثر باشد.
۱-قطع رابطه عربستان با ایران دارای پیش زمینه هایی بود. ناخرسندی ریاض از توافق هسته‌ای ایران و غرب و کارشکنی در مسیر اجرائی شدن این توافق، اقدامات هماهنگ عربستان با آمریکا علیه سوریه و عراق و محور مقاومت با حمایت از گروه های تکفیری، اقدام ریاض در افزایش بی‌سابقه تولید نفت برای کاهش قیمت و ضربه به تولیدکنندگان نفتی و همچنین تجاوز به یمن،برخی از این پیش زمینه ها برای تیرگی روابط بود. در عین حال سقوط جرثقیل در مکه و فاجعه منا (https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%81%D8%A7%D8%AC%D8%B9%D9%87_%D9%85%D9%86%D8%A7_(%DB%B1%DB%B3%DB%B9%DB%B4)) وکشته‌شدن صدها ایرانی به دلیل کوتاهی مامورین سعودی و همچنین تعرض مأموران بازرسی فرودگاه جده به دو نوجوان زائر ایرانی از جمله رویدادهایی بود که به سردی مناسبات دو کشور دامن زد. اعدام شیخ نمر، روحانی مجاهد عربستان و اعتراض شدید مسلمانان ایران و جهان که به تظاهرات در مقابل سرکنسولگری عربستان در مشهد و برخی اقدامات نسنجیده شد،تیرگی مناسبات را تشدید کرد.نهایتا دولت عربستان از فضای ایجاد شده در سطح بین الملل استفاده کرد و با مظلوم نمایی روابط خود را با ایران قطع کرد.در آن مقطع، عربستان خود را در موضع بالا می پنداشت و حتی پیشنهاد خیرخواهانه ایران برای مذاکره پیرامون حل مشکل یمن را نپذیرفت.مقامات سعودی به ایران گفتند یمن یک مسئله عربی است و نیاز به حضور ایران ندارد.
۲- توافق ایران و عربستان برای برقراری دوباره روابط رسمی در روز ۱۹ اسفند ۱۴۰۱،در شرایط بسیار خوبی انجام شد و نشان از تغییر شرایط منطقه به نفع ایران داشت. این توافق در زمانی اتفاق افتاد که کشورهای عربی به‌دنبال عادی‌سازی روابط با سوریه هستند و هیات‌های پارلمانی کشورهای عرب به سوریه سفر می‌کنند و بعد از مدت‌ها خصومت با دمشق، ریاست جمهوری بشار اسد را قدر نهاده اند. در این زمان رژیم صهیونیستی به دلیل اعتراضات فراگیر داخلی به سیاست های نتانیاهو با بی ثباتی مواجه است و نیروهای مقاومت و بخصوص مجاهدین فلسطینی در موضع قدرت هستند.
همچنین عراق به عنوان یک دوست راهبردی ایران در موقعیت باثباتی قرار دارد؛ ریاست جمهوری و دولت در این کشور مستقر شده، آمریکایی‌ها برای خروج از عراق تحت فشار هستند و نیروهای حشدالشعبی در مقابل داعش صف‌آرایی کرده‌ و اجازه تحرک به این گروه تروریستی نمی‌دهند. یمن نیز به دلیل اتحاد میان گروه‌های مجاهد،حمایت‌های مردم و دستیابی به تسلیحات مدرن در موقعیت بسیار خوبی قرار گرفته و دست بالایی در عرصه های میدان و دیپلماسی دارد. در ارتباط با جنگ اوکراین، ریاض تمایل به همراهی با منطقه و روسیه نشان می دهد و در ائتلاف آمریکا و ناتو علیه روسیه قرار نگرفته است. این وضعیت به معنی تضعیف نفوذ آمریکا در عربستان تلقی شده و توافق تهران و ریاض در چین نیز مقدمه ای برای انتقال قدرت از غرب به شرق تحلیل می شود. در این شرایط، عربستان سعودی که زمانی متحد اول آمریکا در منطقه بود پس از ماهها مذاکره دیپلماتیک در عراق و عمان،دست دوستی به ایران می‌دهد.
۳- جمهوری اسلامی ایران و عربستان دو کشور مهم در جهان اسلام هستند و در صورتی که اختلافات خود را کاهش داده و بر اشتراکات موجود تکیه کنند می‌توانند به تقویت اتحاد اسلامی کمک کنند و در مقابل اسلام‌هراسی در جهان و دشمنان اسلام بایستند. از سوی دیگر عربستان در موضوع مهم حج، می‌تواند باعث تسهیل در تردد حجاج ایرانی شود و این امکان وجود دارد که سهمیه‌ها نیز افزایش یابد. با توجه به محوریت موضوع فلسطین در جهان اسلام و تضعیف رو به افزایش رژیم صهیونیستی و ثابت شدن وجود آپارتاید در اراضی اشغالی، همکاری‌های ایران و عربستان در جهت آزادی فلسطین و قدس موثر خواهد بود و تضعیف رژیم صهیونیستی را تسریع خواهد کرد. ‌برای حل مشکل یمن و جلوگیری از ادامه این جنگ خونین، مذاکرات ایران و عربستان موثر بوده و به حل مشکل یمن کمک خواهد کرد.همچنین برای تامین امنیت منطقه، ایران و عربستان می‌توانند در کنار هم و در مسیر تقویت چندجانبه گرایی همکاری کنند.
در مجموع برقراری روابط رسمی ایران و عربستان بدون تردید یک دستاورد ارزشمند برای دیپلماسی ایران محسوب می شود که از پشتیبانی میدان هم برخوردار بوده و آن را در مسیر سیاست نظام برای تقویت مناسبات با کشورهای همسایه می توان دانست. انتظار است پس از بازگشایی نمایندگی های سیاسی و تبادل سفیر ما شاهد تحولات مثبت در مناسبات تهران-ریاض باشیم و مردم دو کشور و ملت های منطقه از این روابط منتفع شوند.در عین حال نباید تصور کرد که کلیه اختلافات ایران و عربستان یک شبه حل شود. این هنر دستگاه های دیپلماسی دو کشور است که صبورانه با تداوم مذاکرات و تاکید بر مشترکات، استفاده از ظرفیت های همکاری را در دستورکار قرار دهند.قطعا همراهی همه صاحبنظران و تحلیل گران دلسوز می تواند نگاه ملی را به این رخداد مهم تقویت کرده و رویکرد های جناحی را تبدیل به انسجام و یکپارچگی برای کمک فکری به دولت نماید.