رد پای هنرمند باید بدون گرد و خاک باشد
نصرالله مدقالچی در گفتوگو با آنا:

نصرالله مدقالچی پیشکسوت دوبله ایران میگوید: بنا به وظیفه هنری اجتماعی تلاش کردم رد پایم بدون گرد و خاک باشد. البته قضاوت مردم که قاضی القضات امروز و آینده هستند همیشه برایم مهم بوده و خواهد بود.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری آنا، نصرالله مدقالچی دوبلور و مدیر دوبلاژ سال ۱۳۲۳ در شهر تبریز متولد شد، در تابستان ۱۳۴۱در جستجوی کار به محل فعالیت دایی اش در بانک مرکزی رفت و به طور اتفاقی با زنده یاد استاد مهدی علی محمدی آشنا شد و جهت کارآموزی دوبله دعوت شد او پس از مدتی در کنار استاد هوشنگ لطیف پور فعالیت خود را آغاز کرد. وی تاکنون به جای هنرپیشگان مطرحی، چون: چارلز برانسون، ژان گابن، جین هکمن، آنتونی هاپکینز، برت لنکستر، همفری بوگارت، شان کانری، ریچارد هریس، جان وین و … صحبت کرده است. گویندگی عنوان بندی آغازین و مدیریت دوبلاژ مجموعه انیمیشن «آنه شرلی با موهای قرمز» از آثار به یادماندنی این چهره ماندگار است. در سال ۱۳۸۸نشان درجه یک فرهنگ هنر در زمینه صداپیشه به وی اعطا شد.
مشروح گفتوگو با نصرالله مدقالچی درباره فعالیتهایشان ازاینجا قابل خواندن است:
برخورد مردم در مواجهه با شما چگونه است؟
مردم به خاطر رفتار و صدایم به من لطف دارند و بایستی بگویم بسیار سپاسگزارشان هستم. من بنا به وظیفه هنری اجتماعی تلاش کردم رد پایم بدون گرد و خاک باشد. البته قضاوت مردم که قاضی القضات امروز و آینده هستند همیشه برایم مهم بوده و خواهد بود.
در دوران فعالیت هنری، دوبله کدام شخصیت یا فیلم تاثیر حسی بیشتری روی شما گذاشته است؟
تمام نقشهای کوچک و بزرگ را از ژرفای جان و دل دوست داشتم و برایم تاثیرگذار و آموزنده بودهاند. مثلا در فیلم «شاه» نقش هاپکینز، یا فیلم پدر در روح و روانم تاثیر لذت بخشی گذاشتهاند، اصولا آثار بزرگ سینمایی چنین در من رسوب میکنند و این رسوب مرا زنده نگه میدارد.
آیا به عنوان مدیر دوبلاژ برای انتخاب شخصیت و صدای هر کارکتر فرایند خاصی انجام میپذیرد؟
بله، برای دوبله یک اثر سینمایی و انتخاب صدای مناسب برای یک شخصیت تاثیرگذار ، ما نیاز به چیدمان صدا داریم، دقیقا مثل یه ارکستر موسیقی و مدیر دوبلاژ مثل رهبر ارکستر است. در ارکستر رهبر چیدمان انجام میدهد مثلا هیچ وقت سازهای ضربی را در جلوی ارکستر نمیگذارد، ویولنها سازیهای هستند که در جلو ارکستر قرار میگیرند و بعد سازهای بادی و نهایتا کوبهایها در ردیف آخر ارکستر قرار میگیرند. حال هر چه این چیدمان منظمتر باشد و هارمونی بیشتری داشته باشند، ارکستر خوش صداتر و اثر نهایی موفقتر خواهد بود. در دوبله هم چنین فرایندی انجام میشود از انتخاب صداها و بعد چیدمان وسایر موارد فنی.
تا به حال مجبور به دوبله صدایی شدهاید که با سلیقه یا حس و اخلاق شخصی شما در تضاد باشد؟
خیر. در تمام دوران فعالیتم، کاری را انجام ندادم که با اخلاق و درونم در تضاد باشد، بلکه سعی کردم کاری کنم مورد قبول مردم باشد، نه خواص.
به صورت همزمان نقشهای متفاوت را دوبله کردهاید و آیا این کار شدنی است؟
بله، با مثالی این مطلب را عرض میکنم، در گذشته من سه تایم کارمیکردم، صبح ساعت نه تا سیزده بعد ساعت پانزده تا نوزده بعد نوزده تا بیست و سه، صبح نقش یک وکیل دادگستری را میگفتم، بعد از ظهر نقش یک فرد جانی و شب هم نقش یک پروفسور را میگفتم، هر کدام جای خودشان را داشتند و من برای هر سه نقش تمام تلاش خودم را برای بهترین اجرا انجام میدادم.
به نظر شما آیا لازم است که دوبلور صدای خودش را شبیه صدای بازیگر اصلی فیلم کند؟
سوال بسیار جالبی کردید، دوبلور میتواند از زنگ صدای هنرپیشه استفاده کند و همینطور از آن لحنی که بازیگر انتخاب کرده است. فرض بفرمایید آقای هاپکینز نقشهای مختلفی بازی کردهاند در فیلم شاه لیر پادشاه هستند و در فیلم پدر یه فرد که آلزایمر دارد، در این نقشها زنگ صدای ایشان تغییری زیادی نمیکند ولی در لحن و اجرا، بی نهایت متفاوت هستند. دوبلور میبایست هم به زنگ صدا و هم لحن و سبک اجرای بازیگراصلی توجه بسیار داشته باشد تا کار موفق شود.
نظر شما درباره استفاده ازهوش مصنوعی در دوبله چیست آیا میتواند جایگزین دوبلورهای حرفهای شود؟
شاید هوش مصنوعی در بسیاری از کارها موثر واقع شود، ولی به نظر من در حوزه هنر خیر، هوش مصنوعی به طور کلی در هیچ یک از امور کارهای هنری هیچ نقشی نمیتواند بازی کند، چرا که هنر نیاز به روح و حس دارد. هنر حاوی فرمول نیست حتی کیفیتی که یک هنرمند از هنرش نشان میدهد با توجه به حال و هوای روحی خودش حتی در هر لحظه، اثرش متفاوت میشود، اما کاری که هوش مصنوعی انجام میدهد بسیاریکدست، مکانیکی، بی روح و بی احساس است.
در حال حاضر آلبومی ازغزلیات حضرت مولانا به نام دوازده برای انتشار دارید درباره این پروژه بیشتر بفرمایید؟
من بسیارعلاقمندم به حضرت مولانا و از ایشان پیامها و درسهای متعددی در زندگی آموختم و همچنان میآموزم. این آلبوم از طرف دکترحامد مختارانی به من پیشنهاد شد و بنده بخاطر علاقهام به حضرت مولانا استقبال کردم، انتخاب اشعار توسط پروفسورحسن امین انجام شد، ازغزلیات شمس به تصحیح استاد شفیعی کدکنی. برای اینکه این اثر زبان فراتری از مرزهای ایران داشته باشد و نمادی از فرهنگ مشرق زمین باشد آقای مختارانی آهنگسازی آن را با ساختاری متفاوت با نوای ساز نی و پیانو انجام دادند و بنده اجرا کردم. جدای ازاین اثر موسیقایی، برای این پروژه به همت حامد مختارانی دوازده تابلو خط هم نگاشته شده، همینطور تمبر یادبود اثر چاپ شده و نهایتا مستندی صد دقیقهای از نگاه اندیشمندان و بزرگان فرهنگ و هنر ایرانی و خارجی نسبت به حضرت مولانا و آلبوم دوازده ساخته شده است که امیدوارم به زودی شاهد رونمایی این آثار باشیم و برای فرهنگ ایران و دوستداران حضرت مولانا مفید واقع گردد.
در آینده شاهد چه آثار دیگری از شما خواهیم بود؟
به خواست وانتخاب جناب دکتر شفیعی کدکنی در قالب دو آلبوم موسیقی، هفت غزل از حضرت حافظ و هفت غزل از حضرت سعدی را به آهنگسازی حامد مختارانی بصورت اولیه خواندم و این آثار در حال تنظیم نهایی هستند.
همینطور پروژههای دیگری از متن تاریخی سه سنگ نوشته داریوش و منشور کوروش کبیر را خواندهام که به دلیل سنگینی پروژه وجهه بین المللی، قدری مشمول زمان خواهد شد. سازنده این آثارنیز جناب مختارانی هستند؛ امیدوارم هنرمندان با تولید آثار فاخربه یاری فرهنگ ایرانی بیایند تا کودکان، نوجوانان و جوانان از میراث ادبی و فرهنگی ایران بیشتر بیاموزند و نقشه راه کنند. در پایان برای شما و مخاطبین این رسانه آرزوی سلامتی و موفقیت دارم.