تدابیر حکیمانه در سیاست خارجی نظام (1)

صنعت هسته ای در خدمت رفاه ملی

در این روند قطعا نمی توان هدایت های رهبر معظم انقلاب را برای تعیین دقیق و صریح اهداف،هماهنگی میان میدان و دیپلماسی و استفاده از نیروهای انقلابی و مجرب،نادیده گرفت.در این مجال به نمونه هایی از آثار حکمت در سیاست خارجی کشور که عزت ملی را نیز در پی داشت،پرداخته می شود.

1-از سال 1398 ستاد فرماندهی مرکزی آمریکا(سنتکام) با حمایت نظامی ناتو و پشتیبانی سیاسی اتحادیه اروپا و چند کشورعرب و تاسیس و تجهیز گروه های خشن تروریستی همچون داعش با دخالت آشکار در امور داخلی سوریه،به این کشور حمله کردند. ایران به عنوان بزرگترین حامی مردم سوریه برای حمایت از دولت قانونی و بنا به دعوت رسمی بشار اسد به کمک سوریه شتافت.از ورای اطلاعات پنهان و تحلیل های عقلانی،برای سیاستمداران ایرانی مسلم بود که هدف بعدی آمریکا در غرب آسیا،جمهوری اسلامی ایران است و موفقیت دشمنان سوریه،تهدید های جدی امنیتی برای ایران خواهد داشت.توانایی سردار شهید حاج قاسم سلیمانی در اقناع دولت روسیه برای قرار گرفتن در کنار ایران و مبارزه با تروریسم در سوریه یکی از برجستگی های سیاست خارجی ایران بود. شکست دشمنان سوریه در این مصاف و نابودی گروه های تروریستی ثابت کرد که ایران توانایی حمایت از متحدین خود برای تامین منافع ملی را دارد.امروز که کشورهای عرب برای دوستی با سوریه از یکدیگر سبقت گرفته و بشار اسد در اتحادیه عرب به گرمی مورد استقبال قرار می گیرد،پیروزی دیپلماسی حکیمانه ایران بیشتر جلوه می کند. سفر آقای رئیسی رییس جمهور ایران به سوریه که مرحله جدیدی از تعمیق روابط تهران و دمشق بود و تصمیم طرفین برای اجرای طرح هایی همچون اتصال شبکه راه آهن ایران از طریق عراق به بندر لاذقیه سوریه در دریای مدیترانه،موید تصمیم درست ایران برای حمایت از مردم سوریه و رئیس جمهور قانونی این کشور است.

2-ایران بعد از سقوط صدام،در چارچوب سیاست حکیمانه خود حکومت انتقالی عراق را به رسمیت شناخت و با تداوم مشورت های خیرخواهانه و بدون دخالت در امور داخلی عراق،در جهت تصویب قانون اساسی و و آرام کردن اوضاع داخلی این کشور مشارکت کرد. تهران همچنین مصادیق دخالت های آمریکا در امور داخلی عراق را برای دوستان عراقی خود روشن ساخت و در زمان حمله نیابتی داعش به عراق،شجاعانه در کنار مردم عراق ایستاد و نقش موثر در شکست داعش در این کشور داشت. امکان تجزیه عراق به دلیل گرایشهای تجزیهطلبانه کردها و تحریک آمریکا و اسرائیل، از جمله نگرانیهای مقامات بغداد بود که با مخالفت جدی ایران با تجزیه عراق و عملیات علیه تجزیه طلبان در منطقه اقلیم به فرماندهی سردار سلیمانی،تمامیت ارضی عراق تثبیت شد.در این دوره، راهبرد اصلی سیاست خارجی ایران در کنار تقویت روابط با عراق، خنثی سازی تهدیدات آمریکا و نیروهای ضد ایرانی مستقر در اقلیم بود که منافع و امنیت ملی ایران را هدف قرار داده بودند. ایران با تبادل هیات های عالیرتبه از جمله سفر موفقیت آمیز آقای رئیسی به عراق، دور جدیدی از مناسبات میان دوکشور را آغاز کرد.ارتباط نزدیک مردم دو کشور و محبت آنان به اهل بیت(س) که در پیاده روی اربعین و سفرهای مردم عراق به مشهد مقدس و قم نمودار است،پشتوانه مناسبات رسمی تهران و بغداد بشمار می آید.

3- در یمن حدود هفت سال،یک جنگ تمام عیار از سوی ائتلاف سعودی‌ علیه مردم مسلمان و مظلوم یمن آغاز شد.این جنگ که تحت حمایت آمریکا و چند کشور اروپائی ادامه یافت، فجیع ترین بحران انسانی سال های اخیر را رقم زد.جمهوری اسلامی ایران با اتخاذ سیاستی حکیمانه ضمن محکوم کردن این تجاوز، بر استقلال یمن و احترام به حاکمیت ملی و تمامیت ارضی آن اصرار ورزید.ایران همچنین در شرایط محاصره زمینی، هوایی و دریایی یمن، به ارسال کمک‌های لازم به مردم این کشور پرداخت و در عرصه سیاسی نیز از مذاکرات طرفین در ژنو حمایت کرد. در این روند مذاکرات استکهلم با حمایت جمهوری اسلامی ایران شکل گرفت و انصارالله یمن نیز هوشمندانه در کنار دفاع گسترده نظامی از کشور،در عرصه سیاسی نیز برای حل بحران،فعال شد. سفر مارتین گریفیتس فرستاده ویژه سازمان ملل در امور یمن به تهران نشان‌گر نقش سازنده جمهوری اسلامی برای کمک به حل این بحران بود. ضرورت توقف فوری جنگ در یمن از جانب ائتلاف سعودی،رفع محاصره کامل زمینی، دریایی و هوایی یمن،خروج نیروهای مزدور بیگانه که علیه مردم می جنگیدند و حمایت از گفت‌وگوهای داخلی بین طرف‌های یمنی تحت نظر سازمان ملل از سیاست های ایران بود که نهایتا مورد پذیرش طرفین قرار گرفت.موضوع یمن،محور اصلی مذاکرات دوساله ایران و عربستان برای عادی سازی روابط بود و گشایش های امروز در یمن و امید به آینده ای روشن در این کشور،یکی از نتایج سیاست حکیمانه ایران نسبت به این موضوع است.

4-یکی از راهبردهای اصلی جمهوری اسلامی ایران در افغانستان،خروج نظامیان آمریکایی از این کشور بود که این اتفاق رخ داد. آمریکا مخالف استقرار ثبات در افغانستان و تعامل این کشور با همسایگان بود و قصد داشت از طریق افغانستان،ایران را تهدید کرده و دچار آسیب سازد. آمریکا نهایتا موفق نشد و ایران با اتخاذ سیاست های منطقی در میدان و دیپلماسی از این مرحله عبور کرد.ایران به استقرار یک دولت فراگیر در افغانستان تمایل داشت و روی کار آمدن طالبان، مطلوب ما نبود اما به دلیل واقعیت های موجود،سیاست کشور بر تعامل و همکاری با حکومت جدید افغانستان استوار شد.رویکرد جمهوری اسلامی ایران در افغانستان،درازمدت،هوشمندانه و مبتنی بر تقویت روابط با همسایگان است. ایران برای تامین منافع امنیتی و اقتصادی،حل و فصل اختلافات از جمله حقابه هیرمند و همچنین پشتیبانی از مردم افغانستان بخصوص حدود شش میلیون پناهنده، تعامل جدی را با حکومت طالبان در دستورکار دارد.اتصال زیرساخت‌ها بین دو کشور در حوزه‌های مختلف و افزایش حجم روابط تجاری از یک میلیارد و ۵۰۰ ملیون دلار به ۳ میلیارد دلار در زمره اهداف ایران است.در عین حال تهران، خیرخواهانه در دیدارهای دوجانبه و همچنین مشورت با همسایگان افغانستان،راه‌اندازی یک گفتمان سیاسی را میان طالبان و دیگر اقوام به منظور تشکیل حکومت فراگیر در این کشور، پیگیری می کند.
ادامه دارد ….