بی‌بی‌سی در لبنان چه می‌کند؟

بی‌بی‌سی در لبنان چه می‌کند؟

خط خبری بی‌بی‌سی انگلیسی با بی‌بی‌سی فارسی متفاوت است. جهت رسانه وزارت خارجه انگلستان برای مخاطب غیرفارسی‌زبان دقیقاً با رسانه‌های اسرائیلی هم‌راستاست؛ در بخش فارسی اما وضع تا حدودی متفاوت است. کوهنورد و ناجی دو خبرنگار پرسابقه بی‌بی‌سی حاضر در میدانند، راویانی که تلاش می‌کنند وانمود کنند بخشی از دستگاه پروپاگاندای رژیم‌صهیونیستی نیستند.

به گزارش ایران تودی، فرهیختگان نوشت: رسانه یا ابزار پروپاگاندا؟ معمولاً در شرایط جنگ یا شبه جنگ، باد به پرچم پروپاگاندیست‌ها می‌وزد و آنها راحت‌تر می‌توانند عملکردشان را توجیه کنند، اصلاً فرق این دو چیست؟

توضیح تک‌خطی‌اش شاید این باشد که رسانه باید بتواند در نظام محاسباتی و ادراکی مخاطب تغییرات تدریجی و ماندگار ایجاد کند؛ اما پروپاگاندا هدفش تثبیت و تقویت موضع مخاطب در همان نقطه‌ای است که قرار دارد. اثر رسانه عمیق است و تأثیر پروپاگاندا سطحی؛ رسانه نیاز به کار استدلالی و درازمدت دارد؛ اما کار پروپاگاندا با تولیدات پرحجم و تهییجی راه می‌افتد. مخاطب رسانه عموماً نخبگانی‌تر است و مشتری پروپاگاندا عمومی‌تر و توده‌ای‌تر. رسانه در درازمدت برای صاحبانش تولید فرصت و قدرت می‌کند؛ اما پروپاگاندا ابزار مصرف قدرت است.

قاعده بر این است که در شرایط بحران و شبه جنگ، مجموعه‌هایی که در طول زمان کار رسانه‌ای کرده‌اند با شیب ملایمی به نفع ذی‌نفعان اقتصادی و سیاسی خود پروپاگاندا می‌کنند، یعنی بحران و شبه بحران از جمله نقاط عطفی است که رسانه دست در جیب خود می‌کند و از اعتبار خود برای عبور ذی‌نفعان از بحران هزینه می‌کند. البته در این شیب ملایم چرخاندن فرمان خود آداب و اصولی دارد.  حال این وسط تکلیف مجموعه‌هایی که در شرایط قبل از بحران پروپاگاندا محور بوده‌اند، تقریباً مشخص است. هیچ عدد صحیحی از صفر بزرگ‌تر نیست. وقتی اعتباری در جیب نداریم، هزینه‌کردن بی‌معنا می‌شود. موضوع این یادداشت کوتاه، آسیب‌شناسی رسانه‌های داخلی به‌خصوص رسانه ملی نیست؛ اخیرا یکی از مدیران این دستگاه معظم گفته است مخاطب ما بیش از 70 درصد است. ما این گزاره را هم به‌حساب همان پروپاگاندا در شبه‌جنگ می‌گذاریم و فقط امیدواریم دوستان مثل ماجرای جناب نصرالدین این‌قدر محکم این گزاره را نگویند که خودشان هم باورشان بشود و در صف آش خیالی بایستند. عدد مخاطب امروز هرچه باشد ریشه‌اش در نسبت رعایت رسانه‌بودن و ابزار پروپاگاندابودن است و خب وضعیت تقریباً روشن است.

همان‌طور که اشاره شد بحث ما امروز رسانه ملی نیست. بنگاه خبرپراکنی بی‌بی‌سی طبعاً در اتفاق‌های اخیر نمی‌تواند خارج از دستورالعمل‌های وزارت خارجه انگلستان عمل کند. آنها در وقایع یک سال اخیر و خصوصاً در شیب تند تحولات از زمان آغاز جنایت‌های اسرائیل در لبنان چه کرده‌اند؟

در وقایع اخیر، خط خبری بی‌بی‌سی انگلیسی با بی‌بی‌سی فارسی متفاوت است. جهت رسانه وزارت خارجه انگلستان برای مخاطب غیرفارسی‌زبان دقیقاً با رسانه‌های اسرائیلی هم‌راستاست؛ کوچک‌کردن خسارت‌های اسرائیل، بزرگ‌نمایی از اقدامات نظامی صهیونیست‌ها، سانسور حداکثری کشتار غیرنظامیان توسط اسرائیل، ورود نکردن به ابهاماتی که ممکن است به ضرر اسرائیل باشد، پررنگ‌کردن خط شایعه علیه ایران و… به یک معنا ایده‌بخش غیرفارسی بی‌بی‌سی به شکل کامل پروپاگانداشدن و تبدیل‌شدن به یک رسانه جنگی علیه مقاومت است. در بخش فارسی اما وضع تا حدودی متفاوت است. کوهنورد و ناجی دو خبرنگار پرسابقه بی‌بی‌سی حاضر در میدانند، راویانی که تلاش می‌کنند وانمود کنند بخشی از دستگاه پروپاگاندای رژیم‌صهیونیستی نیستند. بی‌بی‌سی در این قسمت تلاش می‌کند وجوه رسانه‌ای خود را تا حدی حفظ کند؛ اما پشت‌صحنه این تصمیم چیست؟

برای این برساخت احتمالاً سه دلیل متصور است:
اول: بی‌بی‌سی فارسی در وقایع 1401 با برآوردی غلط از فرجام کار، تبدیل به چیزی شبیه ایران‌اینترنشنال شده بود و همان‌قدر تند و رادیکال عمل می‌کرد. درواقع آنها هم دچار مارپیچ صف آش شدند، این اتفاق سبب شد در آن مقطع بی‌بی‌سی مهم‌ترین مزیت خود یعنی نمایش رسانه‌بودن را از دست بدهد و تبدیل به یک شبه‌پروپاگاندیست شود. در دو سال اخیر و با فروکش کردن آن التهابات، آنها سعی کردند به نقش قبلی برگردند و حالا برای تثبیت این نقش چه فرصتی بهتر از بحران اخیر که گوش‌ها نسبت به اخبار سیاسی تیزتر است.
دوم: به‌وضوح یک تقسیم کار جدی میان بلوک بی‌بی‌سی و رسانه‌ای‌ترها با بلوک ایران‌اینترنشنال و بقیه رسانه‌های رادیکال صورت‌گرفته است؛ هم از جنبه شکلی و هم از لحاظ مستقیم‌گویی و رادیکالیسم. اینترنشنال بخش توده‌ای‌تر جامعه را هدف گرفته است و بی‌بی‌سی فارسی بخش نخبگانی‌تر را. طبیعتاً برای ارتباط با بخش نخبگانی باید با لحن و ادبیات و نظام استدلالی متفاوتی تولید پیام کرد.
سوم: بی‌بی‌سی فارسی با یک طراحی روشن، مدتی است لایه ایدئولوژیک و هسته سخت نظام را هم مخاطب خود قرار داده است. انتخاب موضوع‌های خاص‌گرایانه با موضوعاتی مثل تاریخ جنگ، آینده قدرت در ایران و… نشانه‌های روشنی از این هدف‌گذاری است. طبعاً لازمه پیشبرد چنین ایده‌ای ایجاد سمپاتی خبری نسبی با این طیف است. بخش‌های گرایه! شده از گزارش‌های این دو خبرنگار در شبکه‌های اجتماعی عموماً مذهبی را باید نشانه‌ای از کارکرد این سیاست دانست. بی‌بی‌سی خوب می‌داند با ایجاد این هم‌سخنی می‌تواند در بزنگاه‌های سیاسی هر چقدر که ممکن شد، نظام ادراکی این طیف را تحت‌تأثیر قرار دهد، در واقع کوهنورد و ناجی در تل‌آویو هستند؛ اما برای آینده تهران میکروفن در دست گرفته‌اند.

انتهای پیام