اورژانسی که وضعیتش اورژانسی است

اورژانسی که وضعیتش اورژانسی است

آنها کلینیک دارند و در زمینه آسیب های اجتماعی کار می کنند. آنها در شرایط اضطراری اجتماعی قرار گرفته اند و معتقدند که این اورژانس محدودیت های زیادی دارد و در عین حال مجری قوی ندارد.

“به ندرت به آمبولانس اجتماعی مراجعه کردم و چندین بار با آنها تماس گرفتم تا با Case ، که متعلق به چند سال پیش بود تماس بگیرم. کیسم کودک آزاری بود. پدر بیمار روانی بود و فرزندانش را کتک می زد. به یاد دارم وقتی آنها تماس گرفتند ، آنها نمی توانستند هیچ کاری انجام ندهید زیرا اجتماعی قدرت اجرایی وجود ندارد. اورژانس اجتماعی آمد و با پدر بچه ها صحبت کرد و وقتی او رفت ، اوضاع بدتر شد. پدر ، که بدتر از قبل بود ، شروع به مشاجره و دعوا کرد. می دانید چه ؟ آمبولانس های اجتماعی مانند یک خط ترسناک هستند. “وقتی کودک دوباره مورد تجاوز قرار گرفت ، مادر بچه ها با من تماس گرفت و من نتوانستم کاری انجام دهم. من به او گفتم آمبولانس تماس بگیرید ، اما او گفت که قبلاً تماس گرفته بود و هیچ تاثیری نداشت. “

– بچه ها چی شد؟

– هیچ چیزی. پدر هر روز فرزندان خود را اذیت می کرد ، بچه ها به سختی اعصاب خود را پیدا می کردند و موهایشان دسته دسته می ریخت. مادر بچه ها می خواست همسرش را در یکی از این مراکز روانپزشکی رها کند ، اما او به پول نیاز داشت و این همه پول نداشت.

این چیزی است که سارا ، مرکز حفاظت از کودکان ، می گوید. او مددکار اجتماعی است و سالهاست در زمینه کاهش آسیب فعالیت می کند. وی گفت: “آمبولانس های اجتماعی ، مانند بسیاری از برنامه ها ، به درستی شناسایی نشده اند.” مجری قوی وجود ندارد. “به عنوان مثال ، وقتی زنی که قربانی خشونت خانگی است با 123 تماس می گیرد ، چگونه یک اورژانس اجتماعی می تواند وضعیت او را تغییر دهد؟”

کسانی که دارای درمانگاه هایی برای کمک به کودکان کار یا کاهش آسیب های اجتماعی هستند ، داشتن اورژانس اجتماعی در کشور را ضروری می دانند ، اما این آمبولانس به اندازه کافی قوی نیست.

بیست و سه سال از فوریت های اجتماعی در ایران می گذرد و یکی از اهداف این آمبولانس کمک به کاهش آسیب ها و پرونده های حقوقی است ، اما آیا واقعاً کار آن م effectiveثر بوده است؟

اورژانس اجتماعی توسط سازمان بهزیستی از طریق مناقصه و قرارداد به بخش خصوصی ارائه می شود و به گفته برخی از مسئولان کلینیک خصوصی ، همه نمی توانند از عهده آن برآیند زیرا یکی از پروژه های کمک اجتماعی به نام تپل است. به البته کلینیک ها چندان خوشحال نشدند و گفتند هزینه این کار زیاد است و از نظر اقتصادی مقرون به صرفه نیست ، از جمله مالیات و بیمه شخصی.

وی گفت: “123 کودک در حال استخدام هستند و ادعا می کنند که در سال های اخیر از کودکان سوء استفاده نکرده اند و در نتیجه آنها به مراکز غربالگری توزیع می شوند.” اما واضح است که یک اورژانس اجتماعی قدرت اجرایی ندارد و به اندازه جمع آوری کودکان کار ، دیدن خودروهای آنها در شهر یا فرستادن افراد بی سرپناه به پناهگاه ها م effectiveثر است ، اما حتی زمانی که زنی با قربانی خشونت خانگی به 123 تلفن می کند. ، “عدالت دخیل است.”

یکی دیگر ، که نزدیک به 17 سال است با کیسه خواب و کودکان آسیب دیده کار می کند ، می گوید 50 کودک که در دو سال گذشته کار کرده اند به اورژانس اجتماعی منتقل شده اند و اورژانس با او خوب کار کرده است. هر بار که آنها تماس می گیرند ، سرانجام به کلینیک می آیند تا فرزندان خود را در عرض چهار ساعت به دنیا بیاورند.

او دارای مدرک کارشناسی ارشد روانشناسی است و معتقد است که فوریت های اجتماعی محدودیت های زیادی دارد. به عنوان مثال ، او نمی تواند بچه ای را بدون حکم دادگاه بگیرد. همه می دانند که وقتی نام اورژانس مشخص می شود ، زمان زیادی طول می کشد تا تصمیم دادگاه گرفته شود و مجروحان باید در اسرع وقت نجات داده شوند. قاضی بدون شواهد حکم نمی کند ، به سختی مدیریت می کند و یافتن قاضی وظیفه در تعطیلات دشوار است: برخی از کلانتری ها و 110 مأمور اشتباه می کنند و می گویند چرا کودک باید از والدین خود جدا شود. حالا یکی دیگر کتک خورده است. به همین دلیل ، فوریت های اجتماعی اغلب باید مدت زیادی منتظر تصمیم دادگاه بمانند و در نتیجه ما کودک را از دست می دهیم. کاستی های این موضوع باید برطرف شود. 123 ممکن است توسط قانون اجرا شود و توسط قاضی همراه شود. به یاد دارم تبلیغاتی در تلویزیون بود که اگر دیدید به بزرگان توهین می شود با 123 تماس بگیرید. واقعیت این است که همه اینها در تبلیغات تلویزیونی زیبا است. 123 برای سالمندان چه کاری می توانید انجام دهید؟ “یا در برابر خشونت خانگی چه کاری می تواند انجام دهد؟”

این فعال اجتماعی وجود اورژانس اجتماعی را مثبت ارزیابی می کند و می گوید: “اورژانس اجتماعی محدودیت های زیادی دارد و قوانین ما اشتباه است. در واقع قوانین ما آنطور که باید از کودک محافظت نمی کند.”

– آیا سرنوشت بچه ها را پس از واگذاری آنها دنبال می کنید؟

– نه اینطور نیست.

آیا تا به حال کودکی را در اورژانس اجتماعی قرار داده اید؟

– نه اینطور نیست.

اینها برخی از نگرانی های فعالان اجتماعی است که با فوریت های اجتماعی سروکار دارند و معتقدند که محدودیت های موجود باید برداشته شود.

محدودیت های اورژانس اجتماعی کوچک نیست و حتی کارکنان از شرایط کاری خود ناراضی هستند. بسیاری از آنها کارکنان شرکت هستند و بدون بیمه یا قرارداد کاری کار می کنند ، در حالی که دیگران برای چندین ماه حقوق دریافت نمی کنند. بسیاری از آنها در وضعیت مالی سختی قرار دارند و شرایط زندگی آنها رو به وخامت است. آنها زمان کار اضافی ندارند. مهمتر از همه ، آنها هیچ گونه امنیتی ندارند و در طول ماموریت بارها مورد حمله ، ضرب و شتم یا تهدید به مرگ قرار گرفته اند. با این حال ، این افراد با عشق به کار خود ادامه می دهند.

به گفته معاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی ، بسیاری از فعالان فوریت های اجتماعی در سازمان بهزیستی فعالیت می کنند ، برخی رسمی و قراردادی هستند و برخی دیگر با این سازمان قرارداد دارند. بنابراین ، برای سازماندهی این موضوع ، دولت های نهم و دوازدهم مکاتبات متعددی با سازمان امور اداری و استخدامی و شخص رئیس جمهور داشتند.

دکتر. حبیب الله مسعودی فرید به ایران تودی گفت: تحقیقات ما در سالهای اخیر انجام شده است و سرانجام به این نتیجه رسیده ایم که باید لایحه ای برای تأیید پارلمان برای کار پایدار در مواقع اضطراری اجتماعی بنویسیم. همه اینها انجام شده و به وزارت رفاه و در نهایت به کابینه. این لایحه در حال حاضر مجدداً در حال بررسی توسط وزارتخانه است و ما گفته ایم که این موضوع برای ما از اهمیت حیاتی برخوردار است. یکی از مهمترین نکات بحث در مورد ثبات نیروی کار است نیروی کار در این زمینه باید پایدار و با انگیزه باشد. اگر نتوانیم افرادی را که در این زمینه کار می کنند تثبیت کنیم ، دولت متضرر خواهد شد زیرا دوره های آموزشی مختلف و تجربه در این زمینه تعداد کمی از آنها وارد این زمینه می شوند ، دوره ها را گذرانده و تجربه کسب می کنند و در صورت ترک و مشارکت. ما شکست خورده ایم “ما حتی در این لایحه اشاره کردیم که فعالان حوزه فوریت های اجتماعی را باید کاری سخت و مضر دانست زیرا آنها از کار و فشار روانی زیادی رنج می برند.”

وی توضیح می دهد: «اورژانس اجتماعی از سال 1378 برقرار شده است ، زمانی که دکتر طباطبایی مدیرکل دفتر آسیب های رفاه اجتماعی بود و این ایده را مطرح کرد ، سپس دوستان دیگر و خط 123 اضافه شدند و ما توانستیم اولین تصمیم قانونی. “در سال 1392 تحت عنوان قوانین اورژانس اجتماعی. این منشور مسئولیت های سازمان بهزیستی و سایر دستگاه ها را مورد بحث قرار می دهد. یکی از موانع قانونی فوریت های اجتماعی ، ماده 80 برنامه ششم توسعه است که در آن آمده است که سازمان بهزیستی باید تا پایان سال اول در شهرهای بالای 50 هزار نفر برنامه اورژانس اجتماعی ایجاد کند. ما در حال حاضر در 360 شهر اورژانس اجتماعی داریم. قانون دیگری که به ما کمک می کند ، قانون حمایت از کودکان و نوجوانان است که در سال 1392 به تصویب مجلس شورای اسلامی رسیده است. این قوانین دارای اساسنامه هایی است که توسط وزارت رفاه تهیه و در نهایت به تصویب هیأت وزیران رسیده است. »

معاون امور اجتماعی وهاها گفت: “بخش دیگر مربوط به تدارکات اضطراری اجتماعی است که شامل ماشین ها تا شبکه بی سیم است.” در حال حاضر 460 خودرو داریم که 160 دستگاه از آنها اجاره ای است. اورژانس اجتماعی ، به عنوان یکی از مهمترین فوریت های اضطراری در کشور ، باید ناوگان حمل و نقل را تمدید کند. موضوع دیگر آموزش منابع انسانی است که برنامه تفصیلی ما است. نکته دیگر نقش دستگاه های دیگر است. یک اورژانس اجتماعی به تنهایی نمی تواند کاری انجام دهد. بهزیستی چندین سال است که به قاضی نامه می نویسد و حتی این کار فوراً انجام می شود. آنها حتی از یک قاضی یا دادستان تماس تلفنی می گیرند و همراه با سازمان های اجرای قانون اقدام می کنند. پیش نویس قانون مراقبت های اورژانس اجتماعی باید به عنوان یک فوریت مورد توجه قرار گیرد و در اولویت قرار گیرد. ما انتظار داریم این لایحه تا پایان سال 1400 به تصویب برسد. این پیش نویس حدود هفت ماه توسط سازمان بهزیستی ، حدود چهار ماه توسط وزارت رفاه و حدود دو ماه به کابینه ارسال شد. “در حال حاضر توسط کمیسیون اجتماعی دولت در حال بررسی است.”

انتهای پیام