احزاب قبلا «اتوبوسی» بودند/ شورای نگهبان به هیئتهای نظارت آموزش بدهد
حشمتیان در گفتوگو با خبرگزاری صدا و سیما:
عضو کمیسیون ماده ۱۰ احزاب میگوید بخشی از جامعه به احزاب توجه نمیکنند، چون به آنها اعتقادی ندارند.
آنچه در گفتههای مسئولان برای انتخابات امسال کم و بیش شنیده میشود، اجرای ۴ راهبرد رهبر انقلاب اسلامی برای انتخابات است؛ «مشارکت، امنیت، سلامت و رقابت». وزارت کشور هم که مسئول اجرای انتخابات است، پس از دو دوره انتخابات با کاهش نسبی مشارکت در کشور، تأکید کرده این وزارتخانه به دنبال برگزاری انتخابات حداکثری است.
احمد وحیدی وزیر کشور، خرداد ماه گفته بود توصیه این وزارتخانه به احزاب و گروههای سیاسی که مجوز دارند، «شرکت فعالانه در انتخابات» است.
وزارت کشور در ماههای گذشته هم نشستهایی را با مسئولان و نمایندگان احزاب برگزار کرده بود. نمایندگان حزبی و سیاسی میگویند آنها میتوانند حلقه ارتباطی حاکمیت با مردم باشند، اما در ایران چالشها و مشکلاتی برای فعالیت حزبی و ارتباط آنها با مردم وجود دارد. قدرتعلی حشمتیان عضو کمیسیون ماده ۱۰ احزاب کشور، درباره «چالش احزاب برای نمایندگی مردم» با خبرگزاری صدا و سیما گفتوگو کرده است:
احزاب قبلا اتوبوسی بودند
از سالهای پیش افراد مختلفی درباره مشکلات فعالیت احزاب در کشور و نقش آنها در مسائل سیاسی و اجتماعی اظهارنظر کردهاند. آیا احزاب در ایران توانستهاند نماینده بخشی از جامعه باشند؟
مسلم است که احزاب در جریانهای مختلف سیاسی باید کل مردم جامعه را نمایندگی کنند و اصولگرایان، اصلاح طلبان و مستقلان و اعتدالگرایان هر کدام باید جریان خاص خودشان را همراهی کنند. از سال ۷۵ تا سال ۹۴، ۲۵۶ حزب پروانه و مجوز گرفتند که بیشترشان از نظر تعداد عضو در اقلیت قرار داشتند و به قول معروف اتوبوسی بودند. اما با قانون جدید احزاب، حالت اتوبوسی بودن از بین رفت و بر اساس آن، یک حزب ملی از نظر کمیسیون ماده ۱۰ احزاب وقتی قانونی به شمار میرود که دستکم ۳۰۰ نفر عضو داشته باشد، در حزب استانی هم تعداد اعضا باید حداقل ۲۰۰ نفر باشد. البته احزاب ملی باید حداقل در یک سوم استانها دفتر نمایندگی داشته باشند و احزاب استانی هم در یک سوم شهرستانها دفتر رسمیشان را تأسیس کنند. با این حال اگر عدهای نتوانستند به احزاب ملحق شوند یا با احزاب همکاری و همراهی کنند، به این علت بوده که احزاب نتوانستند جایگاه واقعیشان را پیدا کنند. احزاب باید به دل مردم بروند، با مردم باشند و با آنها حرکت کنند. آنها از مردم جدا نیستند.
در اغتشاشات به آرامش دعوت کردیم اما عدهای توجه نکردند
این یعنی احزاب بخشی از مردم کشور را نمایندگی نمیکنند؟
بله؛ نمونه آن هم در همین اغتشاشات پارسال بود. هم اصولگرا، هم اصلاح طلب و مستقل و اعتدالگرا، همگی به آرامش دعوت کردند و گفتند انتقاد کنید؛ اما عدهای توجه نکردند. پس بخشی از جامعه به احزاب توجه نمیکنند، چون به آنها اعتقادی ندارند. یکی از علتهای رشد نکردن احزاب، بیتوجهی مسئولان است. مسئولان درباره احزاب کمرنگ عمل میکنند و از رئیس جمهور، رئیس مجلس و قوه قضائیه و وزرا با احزاب گفتوگو نمیکنند. البته از زمانی که آقای وحیدی وزیر کشور شده، شاهدیم جلساتی با خانه احزاب و احزاب کشور میگذارد و معاون سیاسی و مدیر کل سیاسی او هم به صورت فعال در کنار احزاب هستند و این در نقش احزاب مؤثر بوده است.
وقتی برای احزاب نقش قائل شویم، مردم توجه میکنند و پای کار میآیند. احزاب ضربهگیر نظام هستند و میتوانند حائلی میان مردم و مسئولان باشند؛ به جای اینکه مردم به مسئولان ناسزا بگویند، به احزاب بگویند و احزاب هم به مسئولان انتقال میدهند. من در تمام ادوار ریاست جمهوری یا مجلس فعال بودم و نمایندگی مجلس را برعهده داشتم. مثلاً در کنار آقای رئیس جمهور میایستید و برایش فعالیت میکنید، اما پس از انتخابات دیگر احوالت را هم نمیپرسند و نمیگویند اصلاً شما چه کسی بودید! اصلاً میگوید من حزبی نبودم و حزب برای من کار نکرد. علت چنین برخوردی هم این است که اولاً مسئولان ما مقصر هستند، ثانیاً احزاب مقصرند که نتوانستند جذب کنند و مردم را کامل نمایندگی کنند.
شورای نگهبان نظارتش را «مقداری» فراجناحی کند
راه حل اینکه به سمتی برویم تا احزاب بتوانند بخش قابل توجهی از مردم را نمایندگی کنند، چیست؟
ما باید سه چیز را در کنار هم ببینیم. شورای نگهبان باید نظارت استصوابی را مقداری فراجناحی کند و تنگ نظری را کنار بگذارد. ما مردم را دعوت میکنیم و در انتخابات ثبت نام میکنند، اما فرداروزی همه رد صلاحیت میشوند. در دوره گذشته مجلس دیدیم اکثر اصلاح طلبان و مستقلان و اعتدالگرایان را کنار گذاشتند و یک طیف خاص ماندند، این خیلی بد است. زمانی بنده در دورهای از مجلس، نمایندگی یک حوزه انتخابیه را بر عهده داشتم، حدود ۳۲ هزار رأی از ۵۲ هزار رأی را کسب کردم و رأی اول را قاطعانه در مرحله اول داشتم. اما مثلا آقایی که نماینده مجلس شده در دوره دهم و یازدهم حتی نتوانسته دو سوم رأی نماینده قبلی را به دست بیاورد، در صورتیکه جمعیت هم افزایش یافته است. شورای نگهبان باید بر هیئتهای نظارت خودش برای بررسی صلاحیتها نظارت کند و برای این کار هم قطعا راه حل وجود دارد. این شورا باید آموزش لازم را به هیئتهای نظارت بدهد.
مورد دوم این است که اکثر کشورها به صورت حزبی عمل میکنند، اما در کشور ما آنچنان اعتقادی ندارند. این تنها دورهای است که از ابتدای انقلاب تاکنون میبینم رئیس صدا و سیما گفت ما به احزاب توجه میکنیم، احزاب صحبتهایشان را مطرح کنند و با دعوت از آنها عدالت را رعایت میکنیم. پس رسانهها و به ویژه صدا و سیما نقش دوم را در راه حل مربوط به نقش احزاب و نمایندگی مردم دارند.
شاید این تصمیم رسانهای برای توجه به نقش احزاب به این دلیل بود که ناآرامیهای پارسال نشان داد گروهی باید باشند تا نمایندگی کنند و حرف مردم را به حاکمیت و نهاد قدرت منتقل کنند.
این اعتقاد ماست و قانون است. فصل سوم قانون اساسی که از اصل ۱۹ تا ۴۲ به حقوق ملت پرداخته و برای آن راه حل گذاشته است. در اصل ۲۶ قانون اساسی، احزاب، جمعیتها، انجمن های سیاسی و صنفی و انجمنهای اسلامی یا اقلیتهای دینی شناخته شده به شرط اینکه اصول استقلال، آزادی، وحدت ملی، موازین اسلامی و اساس جمهوری اسلامی را نقض نکنند، آزاد هستند. پس شورای نگهبان باید فضا را باز کند، رسانهها باید بیشتر بر نقش احزاب تأکید کنند و احزاب، گروهها و تشکلهای سیاسی میان مردم بروند. احزاب حتی برای ریشهکن شدن فساد هم میتوانند مؤثر باشند. زمانی که احزاب میان مردم باشند و رابط مردم شوند، مسئولان هم با احزاب گفتوگو کردند، ریشهکن شدن فساد هم میتواند عملی شود.
ابراهیم اسدی بیدمشکی