عمومی

آقای اردوغان! ایران بدن است یا دست؟

“اگر دستی از بدن جدا شود ، به بدن گره خورده است نه بدن. آقای اردوغان باید بگوید که ایران بدن است یا دست؟”

به گزارش ایران تودی ، روزنامه نگار مهرداد خدیر است عصر ایران وی نوشت: “رئیس جمهوری ترکیه” آراز-آراز “یا” ارس-ارس “را در” رژه پیروزی “در باکو خواند که این باعث حساسیت زیادی شد زیرا توسط پان ترک های ایرانی به عنوان کد تفکیک شناخته می شد. معلوم نیست وی خوانده است یا می خواسته اظهارات احساسی را بیان کند ، اما اینکه آیا این مراسم و کلمات با سالگرد خروج نیروهای شوروی از آذربایجان و ایران (12 دسامبر) همزمان بوده است جای سوال است.

البته وزیر امور خارجه ایران واقعیت را در توییت خود و با چند جمله بیان کرد ، اما بدون توجه به احساسات ملی گرایانه می توان چند نکته را اضافه کرد. محمدجواد ظریف نوشت: “شعری که اردوغان در باکو اشتباه خواند ، جدا کردن اجباری مناطق شمالی ارس از وطنشان ایران نبود! آیا او نمی فهمید که او علیه حاکمیت جمهوری آذربایجان صحبت می کند؟” هیچ کس نمی تواند در مورد آذربایجان عزیز ما صحبت کند. “

شاید برای اولین بار در کل کار روزنامه نگاری ام ، انتقادی از اردوغان نوشتم. از آنجا که من همیشه احساس می کردم ترکیه به منافع خود اهمیت می دهد ، هویت خود را به رسمیت می شناسد و احیا می کند ، و اگرچه گاهی جامعه مدنی را خفه می کند ، اما نسبت به دولت های نظامی و حتی دولت های سکولار مدعی دموکراسی رفتار مطلوبتری داشته است.

اما در این حالت ، داستان متفاوت است. آیا من مانند پان ایرانیست ها و خدای ناکرده فکر نکردم که من ضد ترک هستم ، بهترین دوستان ما آذری یا ترک هستند و انقلاب مشروطه مدیون قیام آذربایجان نیست؟

علاوه بر این شعارها ، چندین نکته دیگر نیز وجود دارد:

1. اگر یک دست از بدن جدا شود ، آن دست به بدن متصل است ، نه به بدن. آقای اردوغان باید بگوید ایران بدن است یا دست؟ ما در مورد ایران به عنوان سرزمینی با 5000 سال سابقه صحبت می کنیم و در مورد یک دولت و دولتی که بعضی از مردم دوست ندارند صحبت نمی کنیم.

۲. در سالهای اولیه فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی ، تمایل به عضویت وجود داشت و حتی برخی اظهار داشتند که جدایی 17 شهر قفقاز 99 ساله است و آنچه در زمان فتحعلی شاه قاجار اتفاق افتاد نیاز به عکس العمل داشت ، که مطمئناً غیرواقعی بود. این آرزو کجا و این زبان مشترک با برخی از آهنگهای جدایی طلبانه در داخل کجاست؟ در طول سالها چه اتفاقی افتاده است غیر از تنگتر کردن عرصه بیشتر و تاریک شدن افق آینده و اجازه دادن به تحریم و انزوا برای دیگران گستاخانه؟

3- دکتر سید جواد طباطبایی من را مجذوب یا دنبالم نمی کند ، اما درست است که در دهه های اخیر ، تأکید بیش از حد بر مفهوم “ملت” منجر به بی تفاوتی نسبت به “ایران چیست” شده است.

به گفته وی ، بر خلاف تاریخ اروپا ، که در آن مفهوم ملت مدرن است و در طی انتقال از کشورهای مسیحی به معاهده وستفالیا شکل گرفته است ، به عنوان یک کشور ملی ، ایران دارای سابقه طولانی است. بنابراین ، مصلحت است که به مفهوم ایران برگردیم. در نتیجه نادیده گرفتن ایران و ترجیح مفاهیم دیگر ، کشورهایی مانند عربستان سعودی و ترکیه نه تنها به هم نزدیک نشدند بلکه بی ادبتر شدند.

4- پاسخ این س mustال را باید در این واقعیت جستجو کرد که همه ایرانیان احساس می کردند که در زمانی متعلق به ایران هستند که آنها را “کشورهای ممنوعه ایران” می نامیدند تا اینکه تصور می کردند رضاشاه سیاست تمرکز شدید را دنبال می کند و روی سکه مدرنیته و تمدن دیگری تمرکز می کند. و چرا این تمرکز افراطی پس از پیروزی انقلاب ، که تمام سیاست های رضا صحین را محکوم می کرد ، کنار گذاشته نمی شود و نسلی را که از تاریخ ناامیدی بی خبرند ، رها می کند؟

5- تأکید بر ایران به معنای یک وعده غذایی بزرگ و مشترک نباید به ازای انکار هویت اقوام مختلف باشد و به همین دلیل قصد انتشار ایده “ایرانشهر” طباطبایی را ندارم. بلکه باید یک بار دیگر اصرار کنیم که “ایران برای همه ایرانیان است.” تقسیم افراد به رده ها و طبقات مختلف جامعه نامتقارن ایجاد می کند و روابط بین ایرانیان را مختل می کند.

6. ایرانیان مسلمان شدند ، اما ایران هرگز تحت خلافت اسلامی نبوده است ، خصوصاً از دوره صفویه.

7. بخشی از استکبار آقای اردوغان مربوط به خشونت و تحریم های ترامپ علیه ایران از زمان خروج آمریکا از برجام است. بازگشت ایالات متحده به برج و از سرگیری مذاکرات می تواند تعادل را در منطقه برقرار کند و “سلطان خیالی عثمانی” را سر جای خود قرار دهد. به خصوص که می دانیم جو بایدن با اردوغان کاری ندارد و نمی خواهد او برتری داشته باشد.

8- برای احیای نو-عثمانیسم ، باید عظمت دوران صفویه را به نسل جوان یادآوری کنیم و با عذرخواهی دکتر شریعتی ، که شیعه صفوی را در برابر تشیع علوی محکوم کرد ، این ایده را گسترش دادیم که اتحاد اسلام و ایران باعث جدا شدن جهان خارج خواهد شد. البته ایران برای اهل سنت ارزش بیشتری قائل است. هر اقدامی که عرب های سنی و شیعه ایران را از مادرانشان جدا کند ضد ملی است و این تنها با بازگشت به مفهوم ایرانی و احقاق حقوق همه و درگیر کردن آنها در تصمیم گیری ها و کاهش افراط گرایی رضاخانی انجام می شود.

9. اظهارات دکتر جلایی پور همچنین قابل تأمل است که هیچ ایرانی در ایران وجود ندارد. زبان فارسی شامل بسیاری از مردم است ، نه فقط یک نفر ، مانند بوشهری ها ، بلوچ ها ، سیستانی ها ، کرمانی ها ، اصفهانی ها و آذری ها. بنابراین ، نباید در دام تقابل مردم ترک و فارس قرار بگیریم و از شوونیسم افراطی دور شویم.

10. به سیاستمداران ما حقیقت را بگویید و گاهی از توهم خارج شوید. در دنیای امروز کشورها مانند باشگاه هایی در یک لیگ رقابت می کنند و هر کدام باید بازی خاص خود را داشته باشند. زمان آن فرا رسیده است که ایران دهان خود را با انکار و انکار پر کند و ما ضررهای آن را دیدیم.

هیچ ظرفی نمی تواند “ایران” را در خود جای دهد و خوشبختانه امروز تنها صداهایی از جریان های مختلف فکری شنیده می شوند. ایران متعلق به همه ایرانیان است و عدم رضایت ما از سیاست ها ، تصمیمات و انزوا به عنوان شعار نباید علاقه ما به این سرزمین ها را که به طور معجزه آسایی دست نخورده باقی مانده اند ، به ویژه پس از جنگ جهانی اول و دوم و حوادث اخیر منطقه پس از انقلاب و جنگ ، کاهش دهد. وجود دارد و می ماند.

شاهرخ مسکوب می گوید: ایرانی بودن مضرات زیادی دارد اما ارزش دارد فارسی صحبت کنیم. “بنابراین ما باید برای این زبان شیرین به عنوان یک شخصیت ارزش قائل شویم ، نه در یک رقابت داخلی.”

انتهای پیام