همه مدافعان جیدا اسمیت!؛ مگر او لال است؟

همان تصویری که همسرش را در حال خندیدن به این شوخی نشان می دهد! بعدش چی شد، واکنش سالی ویل اسمیت و مجری و سروصدای ویلی، بعد عذرخواهی و اشک و ….

عکس جیدا را دیدید که شوهرش به این توهین با خشونت فیزیکی ( سیلی زدن ) پاسخ داد؟ یا عکسی از همسرش که گریه می کند و از عشقی که او را وادار به این کار کرده صحبت می کند؟

در عوض، حتما ده ها اثر سینمایی، فمینیستی، روانکاوانه، جنسی و منفی بخوانید! بر اساس تحلیل ها، این صحنه «دوئل دو مرد در وسترن اسکار» نام دارد. تحلیلی که هر دو نفر توهین به سیدان را توهین تلقی کردند و به او اجازه واکنش ندادند. تحلیل هایی که خشونت کلامی و فیزیکی هر دو نفر را محکوم می کند و آن را بخشی از آغاز هر درگیری و جنگی در تاریخ می کند و غیره. تحلیلگران که از منظر فمینیستی صحبت می کردند، چه در دفاع از جده، چه به عنوان یک مصلح اجتماعی، و چه در دفاع از اسکار، از حاشیه سازی مراسم و فیلم هایی که شایسته ارائه بودند ابراز تاسف کردند.

اما نه تنها در منابع خبری فارسی زبان، بلکه در موتورهای جستجوی انگلیسی زبان نیز هیچ نشانی از برخورد جیدا اسمیت با این موضوع وجود ندارد! نمی‌دانم در زمان ازدواجشان تا چه اندازه هدف از برگزاری چنین اتفاقی برای تطهیر آزادی روابط غیرسنتی آنها بوده است، اما چرا فقط تصویر غم‌انگیز جیدا تبدیل به یک روند شده و واکنش او به رفتار همسرش مشخص نیست. این وظیفه رسانه است که آن را روشن و قاب بندی کند تا ذهن بیننده را از چه منظری هدایت کند.

در اوایل قرن بیستم، نفوذ غیرقابل انکار رسانه ها، به قول دنیس مک کوئل، و کادربندی، نورپردازی و غیره. به عصر «قدرت رسانه» اشاره کرد که به دلیل تئوری هایی مانند؛ اما در مواجهه با تبلیغات رسانه ای این دوره با شکل گیری نظریات مخاطب محور و گسترش سواد رسانه ای آنها کاهش یافت. اما رویدادهایی مانند این نشان می‌دهد که در قرن بیست و یکم، ما هنوز شاهد قدرت و نفوذ رسانه‌ها، توانایی آن در چارچوب‌بندی ذهن بینندگان هستیم.
وسایل ارتباط جمعی کافی در شکل گیری واقعیت اجتماعی که چارچوب ایده های واقعیت است، تأثیر بسزایی دارد. چارچوب های رسانه ای چارچوب ذهنی خبرنگاران و در نهایت چارچوب ذهنی مخاطب را شکل می دهد. همانطور که تانکارد می بیند، کارمندان فرآیند انتخاب، برجسته سازی، ایجاد استثناء و توسعه اخبار از طریق رسانه ها است.

به بیان ساده، ایجاد چارچوب در ارتباطات به معنای انتخاب جنبه های خاصی از واقعیت درک شده و تأکید بر آن ها در متن ارتباطی است و از نظر انتمن، این چارچوب یک مشکل خاص، تفسیر علت و معلولی یا ارزیابی اخلاقی خاص را تعریف می کند. . به عنوان مثال، این مرز که بر متن اسکار در مورد موضوع مورد مطالعه غالب است، ابتدا توسط رسانه ها مطابق با روند تصاویر فوق الذکر و سپس در چارچوب رسانه برجسته شد.
در سایه این حادثه، فیلم از نگاه یک مرد بی رحم، یک زن مظلوم یا یک کارگردان مهجور سینما به درستی ارائه نمی شود یا … اینها عوامل ژیدا در چند ساعت آخر این اتفاق است. . حامیان و منتقدان اسمیت بگذار زن آنقدر خوش فکر به نظر برسد که خنگ باشد یا حرفی برای گفتن نداشته باشد!! و در این میان، افراد کمی از این نمایش ظریف قدرت رسانه ای آگاه هستند و می ترسند که سایر رویدادهای مهم نیز به همین شکل در رسانه ها پوشش داده شود.