عمومی

خطر تعلیق دیپلماسی – ایران تودی

چندی پیش، قبل از اینکه دولت جو بایدن در کاخ سفید مستقر شود، اروپایی ها در واکنش به خروج یکجانبه دولت دونالد ترامپ از برجام سه راهبرد را دنبال کردند: مدیریت خشم تهران. این کشور با محکوم کردن یکجانبه گرایی واشنگتن در خروج از برجام، تلاش این کشور برای حفظ توافق هسته ای در خدمت اعتبار بین المللی اروپا به عنوان یک قطب مستقل از آمریکا را محکوم می کند. یک دست بازگشت از سوی دیگر در مقابل واکنش اعتراضی تهران مقاومت کنید. آنها از استاندارد دوگانه پیروی کردند. آنها ضمن اینکه نابودی برجام را دلیل گسترش بی اعتمادی به توافقات و قراردادهای بین المللی در جامعه جهانی دانستند، لغو تحریم ها علیه ایران را عاملی بی ثبات کننده و گسترش امنیت در منطقه ارزیابی کردند. به همین دلیل، محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه وقت ایران، به شدت از اروپایی‌ها انتقاد کرد و گفت: «سه کشور اروپایی (آلمان، فرانسه و انگلیس) در پشت نقاب‌هایی که به سر می‌زنند، شرکای ترامپ و نتانیاهو هستند. روی صورتشان».

درهای دیپلماسی، خوب یا بد، به روی همه طرف ها باز بود. می شد از این شرایط فرصت هایی ایجاد کرد که در نهایت به طراحی معادله «برد-برد» منجر شد. استقرار دولت بایدن و تمایل آن برای بازگشت به رویکرد همکاری با اروپا و حل و فصل برجام فرصتی برای همه طرف‌ها برای ارائه ایده‌هایی برای معامله و پیشرفت بود. این فرصت در یک فرآیند کسل کننده و بی ثمر هدر رفت. دلایل هر چه بود و هر چه که بود، بخشی از تلاش های مذاکره کنندگان بلوک غرب در وین و بخشی به دلیل ناکارآمدی مذاکره کنندگان ایرانی در مدیریت اوضاع بود که مخالفان صندوق بین المللی پول در تلاش برای اعمال آن بودند. ایجاد وضعیت فعلی انجماد متقابل

اکنون سه گانه اروپایی همان نقشی را بر عهده گرفته اند که تندروهای آمریکایی دولت ترامپ در برابر تهران نقش داشتند. طنز روزگار این است که اگر سومی تا دیروز نقاب پلیس خوب در برابر پلیس بد آمریکایی ها را بر تن می کرد، حالا تغییر موضع داده و سیاست متفاوت و حتی افراطی را علیه تهران به نمایش گذاشته است. فرقی نمی کند که این تغییر نقاب به تغییر استراتژی تعبیر شود یا تغییر تاکتیک. در حوزه کنونی روابط ایران و اروپا، ایجاد شرایط نزدیک به «انجماد متقابل» مهم است. تروئیکای اروپایی و در نهایت اتحادیه اروپا، مذاکرات برجام و تمایل قبلی خود برای مذاکرات حساس با تهران را کنار گذاشته و رویکردی نزدیک به «تجدید ایده‌ها» در روابط خود با تهران اتخاذ کرده‌اند. از نظر آنها، اولویت‌های بالاتر از برجام، اتحاد تهران با روسیه در جنگ اوکراین، آزمایش‌های موشکی و ناآرامی‌های سیاسی در ایران است. غرب در تلاش است تهران را وادار به عقب نشینی از مواضع خود در اتحاد آمریکا و اروپا و با ترکیب سه حالت فوق کند که در نهایت منجر به تصویب پیش نویس جدید توافق هسته ای می شود.

«خصومت منفعلانه» شاید نزدیک‌ترین توصیفی باشد که تهران در برابر تغییر رویکرد اروپا نشان داده است. اظهارات اخیر «محمد مرندی» مشاور رسانه ای گروه مذاکرات هسته ای ایران نمونه ای از این ادعاست. او دست زیادی در هنر نویسندگی در توییتر دارد و به نظر می رسد با استناد به گزارش مجله اکونومیست درباره بحران انرژی در اروپا و انتقاد از لیبرال های طرفدار غرب، سخنگوی تیم مذاکره کننده ایران باشد. گزارش شده در ایران؛ در جریان مذاکرات هسته ای در وین به غربی ها هشدار دادم که زمستان در راه است. پاسخ صادقانه من به جنگ روانی آنها». با این حال مرندی توجهی نمی کند که در حال حاضر دومین ماه پاییز است و سرما در اروپا فروکش کرده است، نیاز اروپا به انرژی نه تنها تامین شده، بلکه قیمت نفت و گاز در بازار جهانی افزایش یافته است. . به پایین ترین حد خود رسیده است. به عبارتی سرخوشی برخی از حامیان این نوع مجازات ها علیه اروپا نشان داد که فرصت طلبی آنها حداقل 2 ماه قبل از شروع پاییز و زمستان و پیشرفت جنگ در اوکراین می تواند اروپایی ها را به این وضعیت برساند. میز مذاکره در وین آنطور که تهران می خواست و موثر نبود. چنین تمایلی به فرصت‌های از دست رفته منجر شده و اروپا را به سازش فزاینده با مخالفان توافق سوق داده است. قضاوت در مورد یک رویکرد و سیاست معمولاً بر اساس نتایج آن مورد قضاوت قرار می گیرد. برای برون رفت از شرایط کنونی که به تدریج در حال خصومت شدن است، لازم است تهران از واکنش های منفعلانه دور شود. واقعیت های کنونی از ایده های انتزاعی پیشی گرفته اند. تغییر تاکتیک یا استراتژی هیچ تفاوتی ندارد. واقعیت این است که روابط ایران و اروپا به «تعلیق دیپلماسی» نزدیک شده است.

6565